کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لذیذة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لذیذة
لغتنامه دهخدا
لذیذة. [ ل َ ذَ ] (ع ص ) تأنیث لذیذ. ج ، لذائذ .
-
جستوجو در متن
-
غورین
لغتنامه دهخدا
غورین . (اِخ ) زمینی است . (منتهی الارب ) (معجم البلدان ). عبقسی گوید : الم تر کعباً کعب غورین قد قلامعالی هذا الدهر غیر ثمان فمنهن تقوی اﷲ بالغیب ، انهارهینة ما تجنی یدی و لسانی و منهن جری جحفلا لجب الوغی الی جحفل یوماً فیلتقیان و منهن شربی الکأس و...
-
مهلبیة
لغتنامه دهخدا
مهلبیة. [ م ُ هََ ل ْ ل َ بی ی َ ] (اِ) به فارسی فرنی نامند. از جمله اغذیه ٔ لذیذه است که از آردبرنج و شیر و شکر ترتیب دهند و او را دودرس بابلی جهت مهلب بن مغیره اختراع نمود. بجهت رفع قی طعام که از ریختن سودا به معده ناشی شده بود. (از تحفه ٔ حکیم مؤ...
-
جنت
لغتنامه دهخدا
جنت . [ ج َن ْ ن َ ] (ع اِ) بستان . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بستانی را گویند که درختان آن زمین را پوشیده باشد چه در هر لفظ عربی که جیم و نون باشد معنی خفا و پوشیدگی در آن ملحوظ باشد چنانکه پری را جن گویند از آن نظر که پوشیده است وجنین بمعنی بچه که ...