کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لبین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لبین
لغتنامه دهخدا
لبین . [ ل َ ] (ع ص ) اسپ پرورده به شیر. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
تولی
لغتنامه دهخدا
تولی . [ ت َ وَل ْ لا ] (ع اِ) دوستی . یقال :انه لبین التولی . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). قرب . (اقرب الموارد). رجوع به تولا و ماده ٔ قبل شود.
-
جربان
لغتنامه دهخدا
جربان . [ ج ِ رِب ْ با ] (ع اِ) تیزی شمشیر. جربان السیف ؛ تیزی شمشیر. (منتهی الارب ). || نیام و غلاف شمشیر. || حمایل شمشیر. جُرُبّان . (منتهی الارب ) (قطر المحیط). در ناظم الاطباء جربان و جربان به کسرتین و به ضمتین و تشدید راء ضبط شده است .جُرُبّان د...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبدربه بن حبیب بن حدر بن سالم ، مولی هشام ابن عبدالرحمان بن معاویةبن هشام بن عبدالملک بن مروان قرطبی اندلسی اموی و کنیت او ابوعمر است یاقوت گوید: حمیدی ذکر او آورده و گوید او در جمادی الاولی بسال 348 هَ . ق . درگذشت...