کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لا نه خرگوش و امثال ان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
کامپانه لا
لغتنامه دهخدا
کامپانه لا. [ ن ِل ْ لا ] (اِخ ) توماس ... فیلسوف ایتالیایی که در ستیلو بدنیا آمد (1639 - 1568 م .) بیست وهفت سال از عمر خود را در زندان گذراند. «شهر خورشید» که یک اثر سیاسی است از اوست .
-
نیم لا
لغتنامه دهخدا
نیم لا. (ص مرکب ) نیم باز. (یادداشت مؤلف ).- نیم لا کردن در ؛ در را نیم باز گذاشتن . اندکی باز کردن .
-
لا بار
لغتنامه دهخدا
لا بار. (اِخ ) ژان فرانسوا شوالیه دو. نام اصیل زاده ٔ فرانسوی مولد آبّه ویل (1747-1766 م .).
-
لا سال
لغتنامه دهخدا
لا سال . (اِخ ) فردینان . یکی از مؤسسین سوسیالسیم آلمان . مولد برسلو. مقتول در جنگ تن بتن . (1825-1864 م .).
-
لا سال
لغتنامه دهخدا
لا سال . (اِخ ) سن ژان باپتیست دو. نام شانوان ریمس . مولد ریمس . وی مؤسس جمعیت برادران مکاتب مسیحی است . (1651-1719 م .).
-
لا سردا
لغتنامه دهخدا
لا سردا. [ س ِ ] (اِخ ) نام خاندان شاهی کاستیل . چندین عضو از آن خاندان در قرن چهاردهم میلادی در فرانسه مصدر خدماتی بوده اند.
-
لا شالته
لغتنامه دهخدا
لا شالته . [ ل ُ ت ِ ] (اِخ ) لوئی رنه دو. نام وکیل عمومی در پارلمان برتانی . خصم آباء یسوعیین . مولد رن . (1701-1785 م .).
-
پره لا
لغتنامه دهخدا
پره لا. [ پ ِ رِ ] (اِ) قسمی مرغابی است .
-
دالی لا
لغتنامه دهخدا
دالی لا. (اِخ ) دلیله . رجوع به دلیله شود.
-
گومز دو لا سرنا
لغتنامه دهخدا
گومز دو لا سرنا. [ گ ُ م ِ دُ س ِ ] (اِخ ) نویسنده ٔ اسپانیایی که در مادرید به سال 1891 م . بدنیا آمد. آثار بسیاری دارد که از جمله «گره گریاس » میباشد.
-
لا رهبانیة فی الاسلام
لغتنامه دهخدا
لا رهبانیة فی الاسلام . [ رَ نی ی َ ت َ فِل ْ اِ ](ع جمله ٔ اسمیه ) حدیثی است . رجوع به رهبانیت شود.
-
لا شجاعة قبل الحروب
لغتنامه دهخدا
لا شجاعة قبل الحروب . [ ش َ ع َ ت َ ق َ لَل ْ ح ُ ] (ع جمله ٔاسمیه ) (حدیث ) پیش از جنگ شجاعتی نبود : گفت پیغمبر سپهدار قلوب لاشجاعة یا فتی قبل الحروب .مولوی .
-
جستوجو در متن
-
علیکم
لغتنامه دهخدا
علیکم . [ ع َ ل َ ک ُ ] (ع حرف جر + ضمیر) (از: «علی » حرف جر + «کم » ضمیر متصل عربی در حال نصب و جر برای جمع مذکر مخاطب ) بر شما.- علیکم السلام ؛ بر شما درود باد! در جواب سلام ، برای جمع آید. || (اِ فعل ) بگیرید. ملازم باشید. رجوع به عَلی ̍ شود.- عل...
-
اراده
لغتنامه دهخدا
اراده . [ اِ دَ ] (ع مص ، اِمص ) اِرادة. اِرادت . خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). خواست . خواسته . خواهش . میل . قصد. آهنگ . کام . دَهر. (منتهی الارب ) : و واقف گردان او را بدرستی اختیار کردنت در آنچه جسته ای آنرا و صواب بودن بآنچه اراده کرده ای . (تا...