کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لایه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لایه
لغتنامه دهخدا
لایه . [ ی َ / ی ِ ] (اِ) مرادف لای است . (آنندراج ). رده ٔ دیوار و تای جامه و کاغذ و در عرف آن را ته گویند. (غیاث ) (فرهنگستان این لغت را بجای طبقه پذیرفته است ) . لایه های خاک جنگل عبارتند از: پوشش مرده که از مواد آلی ساخته شده ولاشبرگ و خاک گیاهی ...
-
لایه
لغتنامه دهخدا
لایه . [ ی ِ ] (اِخ ) نام دهی جزء بلوک فاریاب دهستان عمارلو بخش رودبار شهرستان رشت . واقع در سه هزارگزی پل انبوه و هفتاد و دو هزارگزی خاوری پل لوشان .دارای 1800 تن سکنه . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 2).
-
واژههای مشابه
-
ده لایه
لغتنامه دهخدا
ده لایه . [ دِه ْ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز. واقع در 55هزارگزی جنوب خاوری اهواز. راه آن اتومبیل رو است . ساکنین از طایفه ٔ باوی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
واژههای همآوا
-
لایح
لغتنامه دهخدا
لایح . [ ی ِ ] (ع ص ) لائح . آشکار. پیداشونده . (غیاث ). درخشان : سیماء صلاح از بشره ٔ ایشان لایح بود. (حبیب السیر از یادداشت های دهخدا).
-
جستوجو در متن
-
کفت
لغتنامه دهخدا
کفت . [ ک َ ] (ع اِ) لایه ٔ فلز بسیار قیمتی که روی فلز دیگر را می پوشاند. (از دزی ج 2 ص 476).
-
لابرلا
لغتنامه دهخدا
لابرلا. [ ب َ ] (ص مرکب ) (از: لا، بر، لا) چندلا. لایه لا. تو در تو.
-
بلورلایه
لغتنامه دهخدا
بلورلایه . [ ب ُ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) در اصطلاح زمین شناسی ، احجار متبلور مطبق . سنگهای بلورین که لایه های بسیار دارند. (از لغات فرهنگستان ).
-
ده تو
لغتنامه دهخدا
ده تو. [ دَه ْ ] (ص مرکب ) ده لا. ده تا. دارای ده تو. ده لایه : بر من که دلم چو شمع یکتاست پیراهن غم چو شمع ده توست .سعدی .
-
خاک جنگل
لغتنامه دهخدا
خاک جنگل . [ ک ِ ج َ گ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خاکی که درختان جنگل در آن میرویدو بنابر نظر مهندس کریم ساعی در جنگل شناسی : «خاک جنگل مانند خاک کشتزارها از مواد زیر ساخته شده است :الف - مواد معدنی : که از خرد شدن سنگهای پوسته ٔ روئی زمین بوجود می...
-
آمده
لغتنامه دهخدا
آمده . [ م َ دَ / دِ ] (اِ) در اصطلاح بنایان ، قسمی گچ روان کرده ٔ گشاده و تُنُک یعنی بسیارآب و کم مایه ، برای سفید کردن ظاهر بناءچون دیوار و سقف . و بنّایان قُم آن را لایه گویند.
-
سینه پهلو
لغتنامه دهخدا
سینه پهلو. [ ن َ / ن ِ پ َ ] (اِ مرکب ) التهاب و عفونت نسج پوششی ریتین (جنب ها) را گویند که اگر فقط با تحریک میکربی و بدون ترشح مایع چرکی در دو لایه ٔ جنب باشد آنرا سینه پهلوی خشک گویند و اگر بین دو لایه ٔ جنب مایع چرکی وسروزیته ترشح شود سینه پهلوی د...
-
یک لایی
لغتنامه دهخدا
یک لایی . [ ی َ / ی ِ ] (حامص مرکب ) یک لا بودن . یک لایه داشتن . || (ص نسبی ) آنچه یک لا داشته باشد. مقابل دولایی . || نازک . بی دوام . کم دوام . || لاغر. نزار : تن یک لایی من ، بازوی تو، سیلی عشق تو مگر رستم دستان زده ای به به به !عارف قزوینی .