کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لاین
لغتنامه دهخدا
لاین . [ ی ] (اِخ ) نام رودی سرحدی به مغرب ایران . (جغرافیای غرب ایران ص 135).
-
لاین
لغتنامه دهخدا
لاین . [ ی ِ ](اِخ ) قصبه ٔ مرکز دهستان لاین ، بخش کلات . شهرستان دره گز. واقع در 55 هزارگزی شمال باختری کبودگنبد. دره . معتدل . دارای 2074 تن سکنه . آب آن از رودخانه و محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و مالداری و قالیچه بافی و راه آن مالرو است . (ف...
-
واژههای مشابه
-
گرده لاین
لغتنامه دهخدا
گرده لاین . [ گ َ دَ / دِ ی ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گله بوز بخش مرکزی شهرستان میانه ، واقع در 19هزارگزی جنوب میانه و 5هزارگزی راه شوسه ٔ میانه به تبریز. هوای آن معتدل و دارای 88تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات ، پنبه و ب...
-
واژههای همآوا
-
لعین
لغتنامه دهخدا
لعین . [ ل َ ] (اِخ ) منقری ابواکیدر منازل بن زمعة. شاعری است . (منتهی الارب ). رجوع به ابواکیدر شود. این دو بیت او راست درباره ٔ آل اُهتم :و کیف تسامون الکرام و انتم دوارج حبریون فدع ُ القوائم بنو ملصق من وُلد حذلم لم یکن ظلوماً و لا مستنکراً للمظال...
-
لعین
لغتنامه دهخدا
لعین . [ ل َ ] (ع ص ) رجیم . رانده . (منتهی الارب ). به نفرین کرده . (مهذب الاسماء). بنفرین . نفرین کرده . مطرود. مردود. (منتهی الارب ). رانده ٔ از رحمت . رانده و دورکرده از رحمت و نیکی . لعنت کرده شده . (مذکر و مؤنث دروی یکسان است . یقال : رجل لعین...
-
جستوجو در متن
-
گوتینگن
لغتنامه دهخدا
گوتینگن . [ گ ُ گ ِ ] (اِخ ) شهری است از آلمان غربی (در ناحیه ٔ باس ساکس )، در جنوب غربی هارتز در کنار لاین . این شهر دارای دانشگاه و صنایع آلومینیوم سازی است .
-
تیرگان
لغتنامه دهخدا
تیرگان . (اِخ ) دهی از دهستان لاین است که در بخش کلات شهرستان دره گز واقع است . و 890 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
-
سینی
لغتنامه دهخدا
سینی . (اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان دره گز. دارای 914 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات ، کنجد. شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
ایلدلیک
لغتنامه دهخدا
ایلدلیک . [ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان دره گز. دارای 408 تن سکنه . آب آن از رودخانه و محصول آن غلات و سیب زمینی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
گرناوه شور
لغتنامه دهخدا
گرناوه شور. [ گ َ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان مشهد، واقع در 67 هزارگزی شمال خاوری کبودگنبد دره . هوای آن گرم ، دارای 53 تن سکنه است . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات ، شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه آن مالرو است...
-
گرناوه شیرین
لغتنامه دهخدا
گرناوه شیرین . [ گ َ وِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان مشهد، واقع در 68 هزارگزی شمال باختری کبودگنبد. هوای آن گرم ، دارای 60 تن سکنه است . آب آن از قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه آن مالرو است ...
-
سلطان آباد
لغتنامه دهخدا
سلطان آباد. [س ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان لاین بخش کلات شهرستان دره گز، دارای 125 تن سکنه و آب آن از رودخانه است . محصول آن غلات ، بنشن ، و شغل اهالی زراعت و مالداری است . راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).