کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لایق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لایق
لغتنامه دهخدا
لایق . [ ی ِ ] (ع ص ) درخورِ. سزا. سزاوار. شایان . شایسته ٔ. برازنده ٔ. زیبا. (زمخشری ). ازدرِ. زیبنده ٔ.زیبای ِ. برازای ِ. برازا. جدیر. حقیق . قمین . خلیق . حری . قَرف . (منتهی الارب ). بابت ِ. مستوجب : نگونسار آویزم او را به چاه که چاهست اورا بلایق...
-
جستوجو در متن
-
لاق
لغتنامه دهخدا
لاق . (از ع ، ص ) مخفف لایق . رجوع به لایق شود: لاق گیس تو یا او یا من و غیره ، لایق گیسوی تو یا او یا من .
-
بالیاقت
لغتنامه دهخدا
بالیاقت . [ ق َ ] (ص مرکب ) (از: با+ لیاقت ) که لیاقت داشته باشد. که لایق باشد. و رجوع به لیاقت و لایق شود.
-
نخواندنی
لغتنامه دهخدا
نخواندنی . [ ن َ خوا / خا دَ ] (ص لیاقت ) که لایق خواندن نیست . که مطالعه و قرائت را نشاید. || که لایق خواندن و دعوت کردن نیست .
-
ایستادنی
لغتنامه دهخدا
ایستادنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) لایق ایستادن . شایسته ٔ قیام . مقابل نشستنی . (فرهنگ فارسی معین ). آنچه لایق ایستادن باشد.
-
اندرخورا
لغتنامه دهخدا
اندرخورا. [ اَ دَخوَ / خ ُ ] (نف مرکب ) لایق و سزاوار و زیبا. (برهان قاطع) (هفت قلزم ). لایق و زیبا. (مؤید الفضلاء). درخور و سزاوار. (فرهنگ رشیدی ). سزاوار و لایق و شایسته و مناسب . (ناظم الاطباء).
-
یاسان
لغتنامه دهخدا
یاسان . (ص ) لایق و سزاوار. (برهان ).
-
گشادنی
لغتنامه دهخدا
گشادنی . [ گ ُ دَ ] (ص لیاقت ) آنچه لایق گشودن باشد.
-
چار
لغتنامه دهخدا
چار. (اِ)(ص ) سزاوار و لایق . (ناظم الاطباء).
-
شناسانیدنی
لغتنامه دهخدا
شناسانیدنی . [ ش ِ دَ ] (ص لیاقت ) لایق شناساندن .
-
سودنی
لغتنامه دهخدا
سودنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) آنچه لایق سائیدن باشد.
-
سوزانیدنی
لغتنامه دهخدا
سوزانیدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) آنچه لایق سوختن باشد.
-
شوریدنی
لغتنامه دهخدا
شوریدنی . [ دَ ] (ص لیاقت ) لایق شوریدن . قابل شوریدن .
-
اندوختنی
لغتنامه دهخدا
اندوختنی . [ اَ ت َ ] (ص لیاقت ) آنچه لایق اندوختن است .