کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لایتناهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لایتناهی
لغتنامه دهخدا
لایتناهی . [ ی َ ت َ ها ] (ع ص مرکب ) (از: لا + یتناهی ) بی پایان . بی انتها.بی نهایت . بی کران .
-
جستوجو در متن
-
بی پایان
لغتنامه دهخدا
بی پایان . (ص مرکب ) آنکه نهایت ندارد. (آنندراج ). بی انتها و بی کران و لایتناهی ̍ و بی آخر. (ناظم الاطباء) : الحق راه آن را دراز و بی پایان یافتم . (کلیله و دمنه ).
-
خارج حیطه ٔ شمار
لغتنامه دهخدا
خارج حیطه ٔ شمار. [ رِ ج ِ طَ ی ِ ش ُ ] (ص مرکب ) (خارج از حیطه ٔ شمار) بی حساب ، بی حد. (ناظم الاطباء). در تحت شمارش نیامدنی . بی نهایت . لایتناهی .
-
زروان اکرن
لغتنامه دهخدا
زروان اکرن . [ زَ اَ رَ ] (پهلوی ، اِ مرکب ) وقت لایتناهی . رجوع به زروان در همین لغت نامه ، ایران باستان ج 2 ص 1523 و ایران در زمان ساسانیان ص 171 شود.
-
وهمیات
لغتنامه دهخدا
وهمیات . [ وَ می یا ] (ع ص ، اِ) ج ِ وهمیة. قضایای دروغی است که وهم در آنها به امور غیرمحسوس حکم میکند، مثل حکم به اینکه ماوراء این عالم فضایی است لایتناهی ̍ و قیاس مرکب از وهمیات را سفسطه نامند. (از تعریفات سید جرجانی ). رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون...
-
طواسین
لغتنامه دهخدا
طواسین . [ طَ] (ع اِ) ج ِ طس (ج ِ طس ، صواب ذوات طواسین است ). (منتهی الارب ). سورتهای مسمی به طس یعنی الطاء اشارت است به طهارت قدس الهی و السین عبارت است از سنائی لایتناهی ̍ و قیل الطاء طلب روندگان راه و السین سلامت قلوب از ماسوی اﷲ، و یقول ایزد سبح...
-
لاپلاس
لغتنامه دهخدا
لاپلاس . (اِخ ) پیر سیمون مارکی دو. نام ریاضی دان و اخترشناس مشهور فرانسوی . مولد بومونتان -اُژ (کالوادس ) به سال 1749 و وفات به سال 1827 م . او را در باب حرکات ماه و مشتری و کیوان و غیره مطالعاتی است امّا بیشتر شهرت وی بسبب ابداع فرضیه ٔ معرفت تکوین...
-
بی سر و پا
لغتنامه دهخدا
بی سر و پا. [ س َ رُ ] (ص مرکب ) (از: بی + سر + و + پا) فرومایه . نالایق . پست . (یادداشت مؤلف ) : و از این گروهی بی سر و پا که با تست بیمی نیست . (تاریخ بیهقی ).ملیح تر شود آن زن فروش و گر نشودهمین که هست بس است این گدای بی سر و پا. سوزنی .نزهتگاه ...
-
جزء لایتجزی
لغتنامه دهخدا
جزء لایتجزی . [ ج ُ ءِ ی َ ت َ ج َزْ زا ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ذرّه . جوهر فرد. اتم . و در اصطلاح فیزیک کوچکترین قسمت جسم که بتواند در ترکیب آن با اجزای دیگر شرکت کند. || در اصطلاح علوم عقلی جوهرفرد را گویند، و آن جوهری باشد دارای وضع که بهیچ روی ...
-
جاودان
لغتنامه دهخدا
جاودان . [ وِ ] (ص ، اِ، ق ) مخفف جاویدان است . (برهان ). همیشه . دایم . (برهان ) (آنندراج ). همواره . باقی . پیوسته . (آنندراج ). همیشگی . (شرفنامه ). جاوید.جاویدان . جاودانه . (آنندراج ) (انجمن آرا). رجوع بکلمات فوق شود. مؤبد. ابدی . پاینده . مخلد...
-
بی کران
لغتنامه دهخدا
بی کران . [ ک َ ] (ص مرکب ) (از: بی + کران ) بی کرانه . بی حد. بی نهایت . (آنندراج ). بی پایان . غیرمحدود. (ناظم الاطباء). نامحدود : نعمتش پاینده باد و دولتش پیوسته باددولت او بی کران و نعمت او بی کنار. فرخی .عمر تو بادا بی کران سود تو بادا بی زیان ه...
-
حدوث عالم
لغتنامه دهخدا
حدوث عالم . [ ح ُ ث ِ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح کلام و فلسفه ) مسبوق به عدم بودن جهانست . و این مسئله از مسائل غامض علم کلام و فلسفه است و عده ای از فلاسفه ٔ اسلام درباره ٔ آن کتب مستقل نوشته اند چنانکه دوازده کتاب که در این باره نوشته ش...
-
خداشناسی
لغتنامه دهخدا
خداشناسی . [ خ ُ ش ِ ] (حامص مرکب ) شناخت خدا.معرفةاﷲ. (یادداشت بخط مؤلف ). کنایه از تدین و دینداری . دانش خداشناسی : دانش خداشناسی در معنی حقیقی خود، شامل قسمتی از فلسفه است که از طرفی با توصیف جهان سر و کار دارد. البته نه من حیث هوهو، بلکه از جهت ...
-
طبیعت
لغتنامه دهخدا
طبیعت .[ طَ ع َ ] (ع اِ) طبیعة. سرشت که مردم بر آن آفریده شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نهاد. آب و گِل . خوی .گوهر. (بحر الجواهر). سلیقه . فطرت . خلقت . طبع. ذات .طینت . جبلت . ضمیرة. غریزة. سجیة. جدیرة. خلیقة. اخذ. خلق . قریحه . عریکة. شیمة. شریة...