کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاَّلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لاَّلی
لغتنامه دهخدا
لاَّلی . [ ل َ ] (اِخ ) از شعرا و قضات عثمانی در قرن دهم هجری از سنجاق ساروخان . وی از محضر درس کمال پاشازاده ٔ مشهور استفاده کرده است . این مقطع او راست :خیال خرده فکرایت وصف دنداننده دلدارک لاَّلی تا که نظمک او له در و گوهر مکنون .(قاموس الاعلام تر...
-
لاَّلی
لغتنامه دهخدا
لاَّلی . [ ل َ ] (ع اِ) ج ِ لؤلؤ. (منتهی الارب ) : آورد لاَّلی به جوال و بعبایه از ساحل دریا چو حمالان به کتف سار. منوچهری .گهی لاَّلی پاشد همی ّ و گه کافورگهی حواصل پوشد همی و گه سنجاب . مسعودسعد.بر گل سرخ از نم اوفتاده لاَّلی همچو عرق بر عذار شاه...
-
واژههای مشابه
-
لالی
لغتنامه دهخدا
لالی . (اِخ ) اسمش میرخرد برادر میرکلان سبزواری است . فاضل خوش طبعی بوده و این دو شعر از او است :به این شادم که باشد یار سرگرم جفای من که یادی میدهد از اعتمادش بر وفای من .او در حجاب از من و من منفعل از اودر حیرتم که چون طلبم کام دل از او.(آتشکده ٔ آ...
-
لالی
لغتنامه دهخدا
لالی . (اِخ ) حسن بیگ . از شعرای ایران و از مردم همدان . وفات به سال 1002 هَ . ق . این بیت او راست :مرا ز بستر هجران سر جدائی نیست بجز خیال تو با غیر آشنائی نیست .(قاموس الاعلام ترکی ).
-
لالی
لغتنامه دهخدا
لالی . (اِخ ) دهی از دهستان بخش قلعه زراس شهرستان اهوازواقع در 44 هزارگزی شمال قلعه ٔ زراس دارای 220 تن سکنه ٔ شیعه فارسی زبان . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و راه مالرو است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).
-
لالی
لغتنامه دهخدا
لالی . (اِخ ) موضعی به مغرب اصفهان .
-
لالی
لغتنامه دهخدا
لالی . (حامص ) گنگی . بی زبانی . گفتن نتوانستن . بکم . بکامة.
-
لالی
لغتنامه دهخدا
لالی . [ لال ْ لی ] (اِخ ) تماس آرتور دو. بارُن دوتلندال . فرمانفرمای فرانسه در هند. مولد رُمانس (درُم ) (1766 - 1702).
-
سلک لاَّلی
لغتنامه دهخدا
سلک لاَّلی . [ س ِ ک ِ ل َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دندان معشوق . (رشیدی ). کنایه از عقد دندان محبوبان . || عقد مروارید. (برهان ). رجوع به سلک شود.
-
لالی پلاین
لغتنامه دهخدا
لالی پلاین . [ پ ِ ی ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان جهانگیری بخش مسجد سلیمان . شهرستان اهواز. واقع در 54هزارگزی شمال باختری مسجد سلیمان . دارای 1500 تن سکنه . شیعه . فارسی زبان از طایفه ٔ هفت لنگ بختیاری و بدانجا مؤسسات و چاه نفت و پادگان نظامی و پاسگاه ژ...
-
واژههای همآوا
-
لالی
لغتنامه دهخدا
لالی . (اِخ ) اسمش میرخرد برادر میرکلان سبزواری است . فاضل خوش طبعی بوده و این دو شعر از او است :به این شادم که باشد یار سرگرم جفای من که یادی میدهد از اعتمادش بر وفای من .او در حجاب از من و من منفعل از اودر حیرتم که چون طلبم کام دل از او.(آتشکده ٔ آ...
-
لالی
لغتنامه دهخدا
لالی . (اِخ ) حسن بیگ . از شعرای ایران و از مردم همدان . وفات به سال 1002 هَ . ق . این بیت او راست :مرا ز بستر هجران سر جدائی نیست بجز خیال تو با غیر آشنائی نیست .(قاموس الاعلام ترکی ).
-
لالی
لغتنامه دهخدا
لالی . (اِخ ) دهی از دهستان بخش قلعه زراس شهرستان اهوازواقع در 44 هزارگزی شمال قلعه ٔ زراس دارای 220 تن سکنه ٔ شیعه فارسی زبان . محصول آنجا غلات . شغل اهالی زراعت و راه مالرو است . (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6).