کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لاهز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لاهز
لغتنامه دهخدا
لاهز. [ هَِ ] (اِخ ) ابن قریظ. از معاصرین ابومسلم خراسانی و عیسی بن معقل و دامادسلمةبن کثیر خزاعی . (انساب سمعانی ). صاحب مجمل التواریخ گوید: هنگامی که عیسی بن معقل را خالد امیرالعراقین به کوفه بازداشت از بهر باقی خراج و بومسلم آنجا رفت . داعیان از ن...
-
لاهز
لغتنامه دهخدا
لاهز. [ هَِ ] (ع اِ) کوه و پشته ای که راه را تنگ و دشوار کند. (منتهی الارب ). کوه بلند که در میان دو کوه بود چنانکه راه بسته بود. (مهذب الاسماء). || دائرةاللاهز؛ دائره ٔ تندی زیر بناگوش اسب و آن منحوس است . (منتهی الارب ).
-
واژههای مشابه
-
دائره ٔ لاهز
لغتنامه دهخدا
دائره ٔ لاهز. [ ءِ رَ / رِ ی ِ هَِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دائره ٔ تندی زیر بناگوش اسب و آن منحوس است . (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
لاحظ
لغتنامه دهخدا
لاحظ. [ ح ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از لحظ به معنی به دنبال چشم نگریستن . (از منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
لاهزان
لغتنامه دهخدا
لاهزان . [ هَِ ] (ع اِ) تثنیه ٔ لاهز. هر دو کوه بهم پیوسته چندان که مابین آنها تنگ گردد. (منتهی الارب ).