کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لامیة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لامیة
لغتنامه دهخدا
لامیة. [ می ی َ ] (اِخ ) نام دیهی است به یمن . (منتهی الارب ).
-
لامیة
لغتنامه دهخدا
لامیة. [ می ی َ ] (اِخ ) نام سال هشتم بعثت رسول صلوات اﷲ علیه یا سال هشتم نزول قرآن به مکه ، در این سال سوره های سجده ، لقمان ، روم و عنکبوت که افتتاح هر چهار بالف لام میم است نازل شد.
-
جستوجو در متن
-
زقاق
لغتنامه دهخدا
زقاق . [ زُ ] (اِخ ) علی بن قاسم التجیبی ، مکنی به ابوالحسن و مشهور به زقاق . او راست : لامیة الزقان و آن منظومه ای است در فقه مالک . رجوع به معجم المطبوعات شود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد اشمونی حنفی نحوی . او راست لامیه ای موسوم به التحفةالادبیة فی علم العربیة. وفات وی 809 هَ .ق . بود.
-
اشمونی
لغتنامه دهخدا
اشمونی . [ اَ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن منصور اشمونی مصری نحوی حنفی . متوفی بسال 809 هَ . ق . او راست : التحفةالادبیة فی علم العربیة. لامیة فی النحو. شرح اللامیة. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 119). و صاحب روضات آرد: ابن حجر درباره ٔ او نقل کرده است که در...
-
تجیبی
لغتنامه دهخدا
تجیبی . [ ت ُ ] (اِخ ) ابوالحسن علی بن قاسم التجیبی مشهور به زقاق . او راست : لامیة الزقاق ، منظومه ای در فقه مالک و اول آن : ثنایی علی المولی اقدم اولا. (معجم المطبوعات ج 1 ستون 970).
-
قاسم خاقانی
لغتنامه دهخدا
قاسم خاقانی . [ س ِ م ِ ] (اِخ ) از علماء است . از اوست : شرح بر قصیده ٔ «لامیة فی الکلام » احمدبن عبداﷲ جزائری . این شرحی است موجز که از شرح سوسنی اخذ شده است . (کشف الظنون چ 1943 ج 2 ص 1940).
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ الجزائری مکنی به ابوالعباس (سید). او راست : لامیة فی الکلام . کفایة المرید فی الکلام . وفات وی بسال 899 هَ . ق . بود.
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ اندلسی وادی آشی ملقب بشهاب الدین . وی لامیة العجم طغرائی را تخمیس کرده و بخوبی از عهده برآمده است . وفات او به سال 808 هَ . ق . بود.
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح َ س َ] (اِخ ) ابن علی بن محمدبن عدنان حمدانی . محدث دمشقی ، شاگرد ابن النصیص . او راست : تخمیس لامیة العجم . و درذیحجه ٔ 734 هَ . ق . درگذشت . (دررالکامنة ج 2 ص 26).
-
علی جابی زاده
لغتنامه دهخدا
علی جابی زاده . [ ع َ ی ِ دَ ] (اِخ ) ابن شاکر موستاری (علی فهمی بن ...)، مشهور به جابی زاده . ادیب بود. و در ابتدا در بلاد هرسک فتوی می داد سپس به قسطنطنیه مهاجرت کرد و در دارالفنون آنجا به سمت مدرس زبان و ادبیات عرب تعیین گردید. او راست : 1- حسن ال...
-
حکمت بیک
لغتنامه دهخدا
حکمت بیک . [ ح ِم َ ] (اِخ ) شریف . از نویسندگان است . او راست : 1- تاریخ سیام طرابلس چ 1316 هَ . ق . 2- سعادةالمعاد فی مختصر شرح بانت سعاد چ دمشق . 3- الفوائدالکبری فی سیاحات الصغری . 4- قصاری الهمم ، مختصر شرح لامیة العجم چ طرابلس 1906 م . 5- کلمات...
-
قاضی جمال الدین
لغتنامه دهخدا
قاضی جمال الدین . [ ج َ لُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن عمربن مبارک یا محمدبن محمدبن عمر بحرق قاضی جمال الدین حمیری حضرمی شامی . فقیه نحوی لغوی که در فنون متداوله دستی توانا داشته . او راست : 1- تحفة الاحباب و طرفة الاصحاب . 2- السیرة النبویة. 3- شرح لامیة ا...
-
فتال
لغتنامه دهخدا
فتال . [ ف َت ْ تا ] (اِخ ) خلیل بن محمدبن ابراهیم بن منصور دمشقی . او راست : شرح بر الدر المختار، شرح بر دلائل الاسرار و لامیه ٔ ابن الوردی و تألیفات دیگر. وی به سال 1186 هَ .ق . در شهر دمشق درگذشت . (از اعلام زرکلی ج 1 ص 299).