کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیهل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قیهل
لغتنامه دهخدا
قیهل . [ ق َ هََ ] (ع اِ)پیکر. || دیدار و روی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قیهلة. و از این باب است قول علی علیه السلام : و اجعل حندوریتک الی قیهلی ؛ ای وجهی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
قیهلة
لغتنامه دهخدا
قیهلة. [ ق َ هََ ل َ ] (ع اِ) پیکر. || دیدار و روی . (منتهی الارب ). رجوع به قیهل شود.