کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیمومت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قیمومت
لغتنامه دهخدا
قیمومت . [ ق َ م َ ] (ع اِمص ) سرپرستی . قیمی . قیم بودن . (فرهنگ فارسی معین ): هنوز بعض کشورهای ضعیف تحت قیمومت دولتهای بزرگند. قیمومت مانند «شیخوخت » در هیچیک از منابعی که در دسترس ماست دیده نمیشود و اصلاً این وزن به اجوف یایی اختصاص دارد و حال آنک...
-
واژههای همآوا
-
غیمومة
لغتنامه دهخدا
غیمومة. [ غ َ م َ ] (از ع ، مص ) ابرناک شدن آسمان . (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغة). ابر داشتن آسمان . ابری بودن . این لغت در فرهنگهای معتبر عربی دیده نشد.
-
جستوجو در متن
-
خودمختاری
لغتنامه دهخدا
خودمختاری . [ خوَدْ / خُدْ م ُ ] (حامص مرکب ) استقلال . بدون قیمومت . بدون صاحب اختیاری . آزادی .- حکومت خودمختاری ؛ با استقلال حکومت کردن . حکومت بدون قیمومت . حکومت بدون سرپرست .
-
تاجورا
لغتنامه دهخدا
تاجورا. (اِخ ) بندر کوچکی است در سومالی فرانسه ، 3000 تن سکنه دارد، از سال 1884 م . تحت قیمومت فرانسه قرار گرفت .
-
قیمومیت
لغتنامه دهخدا
قیمومیت . [ ق َ می ی َ ] (از ع ، اِمص ) کلمه ای است مجعول بمعنی قیم بودن . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به قیمومت شود.
-
توگو
لغتنامه دهخدا
توگو. [ ت ُ گ ُ ] (اِخ ) کشوری در افریقا که در مشرق کشور غنا واقع است . این سرزمین از سال 1885 م . جزو مستعمرات دولت آلمان بود و در سال 1914 م . از دولت آلمان مجزا گردید و تحت قیمومت فرانسه و انگلیس درآمد. قسمت تحت قیمومت انگلیس توگلند نام دارد که وس...
-
تانگانیکا
لغتنامه دهخدا
تانگانیکا. (اِخ ) مستعمره ٔ سابق آلمان در آفریقای شرقی که در سال 1920 م . تحت قیمومت انگلستان قرار گرفت و اکنون تحت الحمایه ٔ دولت انگلستان است . مساحت آن 939000 کیلومتر مربع است و 7500000 تن سکنه دارد و مرکز آن دارالسلام است . محصول آن : قهوه ، پسته...
-
شاریلائوس
لغتنامه دهخدا
شاریلائوس . [ ءُ ] (اِخ ) پادشاه اسپارتا بود که زمان کودکی را در قیمومت عم خود لیکورگوس به سر برد و چون به سلطنت رسید با مردم آرگس به جنگ پرداخت .لکن از آن جنگ بهره ای نبرد. (تمدن قدیم فوستل کولانژترجمه ٔ نصراﷲ فلسفی ، فرهنگ اعلام و اصطلاحات ص 488).
-
پیل
لغتنامه دهخدا
پیل . (اِخ ) رابرت . سیاستمدار انگلیسی . متولد در چمبرهل بسال 1788م . وی چندبار نخست وزیر گردید و کاتولیک ها را از قیمومت دولت خارج ساخت و حزب محافظه کار را تشکیل کرد و مالیات را منظم گردانید و بسال 1846 طرح قانونی الغاء حقوق گمرکی گندم را بتصویب مجل...
-
موریتانی
لغتنامه دهخدا
موریتانی . [ م ُ ] (اِخ ) جمهوری اسلامی واقع در ساحل غربی افریقا به مساحت 1080000 کیلومتر مربع، از شمال به ریودواورو (قسمتی از صحرای افریقا) از جنوب به سنگال و از مشرق به صحرا و مالی محدود است . موریتانی 727000 تن سکنه دارد. مرکز آن نواکختر است . مور...
-
پایندگی
لغتنامه دهخدا
پایندگی . [ ی َ دَ / دِ ] (حامص ) خُلُود. بقاء. ابدیّت . دوام . دیمومت . قیام . (مهذب الاسماء) : دانی که پسر باشد پایندگی تن گیتی چو تن است او بمثل همچو سرآمددر خانه نشاید شدن الا بره دردر خانه ٔ اقبال و سعادت چو درآمد. قطران .آزمودم مرگ من در زندگیس...
-
استی لی کن
لغتنامه دهخدا
استی لی کن . [ اِ ک ُ ] (اِخ ) یکی از رجال دربار تئودُسیوس امپراطور روم . وی اصلاً از قوم واندال بود و با خواهرزاده ٔ امپراطور مزبور ازدواج کرد و در موقع فوت تئودسیوس به قیمومت پسر نابالغ او موسوم به هنریوس به نیابت سلطنت رسید و بعدها دختر خود را بوی...
-
لئوناتوس
لغتنامه دهخدا
لئوناتوس . [ ل ِ ءُ ] (اِخ ) نام یکی از درباریان اسکندر و از دوستان نزدیک و از سرداران فداکار وی . این مرد از خانواده ٔ سلطنت بود و در تمام جنگهای اسکندر در ایران و هند و غیره شرکت داشت و فداکاری بسیار کرد و پیوسته مورد عنایت اسکندر بود و از وی در از...