کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قیس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . (ع اِ) اندازه . (منتهی الارب ). القاس والقیس ؛ القدر: بینهما قاس ُ رمح و قیس رمح ؛ ای قدره .(اقرب الموارد) (المنجد). رجوع به قید و قاد شود.
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن ابی العاص بن قیس سهمی قرشی . نخستین قاضی اسلام در مصر است که عمرو عاص به امر عمروی را به قضای مصر برگزید. وی از صحابیان است که بروز فتح مکه ایمان آورد و در مصر به سال 23 هَ . ق . درگذشت . (الاصابة ج 3 ص 254) (الاعلام زرکلی ج ...
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن خطیم بن عدی اوسی . شاعر اوس و یکی از بزرگان جاهلیت است و هنگامی شهرت وی آغاز گشت که به خونخواهی ، قاتل پدر و جد خویش را بکشت و دراین باره شعر گفت . وی اسلام را درک کرد و قبل از آنکه آن را بپذیرد بقتل رسید. [ سال دوم قبل از هج...
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن ذَریح بن سنةبن حذافة کنانی . شاعری است عاشق پیشه که در عشق لُبنی ̍ دختر حباب کعبی شهرت یافت . وی از شاعران عصر امویان است که در مدینه اقامت داشت و برادر رضاعی حسین بن علی بن ابیطالب بود. مادر قیس هر دو را شیر داد. در عشق لُبن...
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن سعدبن عبادةبن دلیهم انصاری خزرجی مدنی . از صحابیان است .شانزده حدیث از او نقل شده است . وی از نوابغ عرب و رئیس طائفه ٔ (خزرج ) و حامل لوای انصار در مصاحبت پیغمبر است . در خلافت علی بن ابیطالب با وی نیز مصاحبت داشت و در جنگهای...
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن صعصعه ٔ خزرجی انصاری . از بنی نجار، از صحابیان است . رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 238 شود.
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن عُباد ضبعی . از بزرگان و تابعیان ثقه است ، در ایام خلافت عمر بمدینه آمد و روایت کرد و به بصره سکونت گزید و با ابن اشعث خروج کرد و به دست حجاج بسال 85 هَ . ق . بقتل رسید. (الاصابة ج 3 ص 273) (الاعلام زرکلی ج 2 ص 801).
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن عاصم بن خالد. از صحابیان است . وی پس از فتح مکه مسلمان شد. رسول در حق او فرمود:انت سید اهل الوَبَر. (تاریخ گزیده چ لندن ص 238).
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن عاصم بن سنان منقری ،مکنی به ابوعلی . بزرگ طایفه ٔ بنی تمیم در عهد خود و شاعری دلاور و بردبار بود که در بردباری به وی مثل زنند. پیغمبر را درک کرد و اسلام آورد و تا زمان عمر زنده بود. در جوانمردی و بردباری اخبار و احادیثی دارد....
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن عمروبن مزدلف . از ذهل بن شیبان ، از عدنان جد جاهلی است . (الاعلام زرکلی ج 2 ص 801).
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن مالک بن سعد ارحبی همدانی . امیر یمانی از صحابیان است . وی در مکه بر رسول خدا (ص ) وارد شد و اسلام آورد و بنزد طایفه ٔ خود برگشت و سپس بار دوم بحضور پیغمبر رسید و خبر داد که قوم وی اسلام آورده اند. پیغمبر حکومت قوم او را به وی...
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن ملوح بن مزاحم . رجوع به قیس بنی عامر شود.
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن منبه بن بکربن هوازن . بعضی معتقدند که وی همان ثقیف است که جد قبیله است و از این طایفه گروه بسیاری در اندلس سکونت اختیار کرده اند. رجوع به الحلل السندسیة ج 1 ص 294 شود.
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن منقذبن عمرو، مکنی به ابن الحدادیة. از بنی سلول بن کعب ، از خزاعه شاعر جاهلیت است که شجاع و خونریز و چپاولگر بود. قوم خزاعه در بازار عکاظ ازاو بیزاری جستند از این رو وی به مادرش نسبت داده میشود. اشعارش در طبقه ٔ دوم عصر خود قر...
-
قیس
لغتنامه دهخدا
قیس . [ ق َ ] (اِخ ) ابن نشبه سلمی . عالم بنی سلیم که در جاهلیت خواندن و نوشتن میدانست و بر بسیاری از اخبار فارس و روم و اشعار عرب آشنا بود و خود نیز شعر میگفت . پس از وقعه ٔ خندق بر رسول خدا وارد شد و اسلام آورد و پیغمبر وی را «حبر بنی سلیم » نامید....