کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قُتى پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قتی
لغتنامه دهخدا
قتی . [ ق ُت ْ تی ] (ترکی ، اِ) و به تخفیف نیز قطی . قوطی . صندوقچه را گویند و به طای مهمله هم آمده است . (آنندراج ). ظرف فلزی دردار که در آن چیزها را محفوظ نگاه میدارند. (فرهنگ نظام ). در ترکی بمعنی مطلق ظرف است . قطی و قوطی هم همان است . (فرهنگ نظا...
-
جستوجو در متن
-
قتو
لغتنامه دهخدا
قتو. [ ق َت ْوْ ] (ع مص ) خدمت نمودن پادشاه را. (آنندراج ) (منتهی الارب ). قَتی ̍. قُتی ̍. قِتی ̍. مقتی . گویند: قتوت قتواً و قتی مثلثة مقصوراً و مقتی ؛ خدمت کردم یا خدمت نمودم پادشاه را. (منتهی الارب ).
-
قناة
لغتنامه دهخدا
قناة. [ ق َ ] (ع اِ) نیزه . ج ، قنوات و قُتی ّ وقَنَیات . و قَنا. || چوب دستی و یا هر چوب دستی که کج باشد یا راست . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || کاریز یا کاریز که بر زمین باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (مهذب الاسماء).