کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قَتَلَهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قتلة
لغتنامه دهخدا
قتلة. [ ق َ ت َ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قاتل .
-
قتلة
لغتنامه دهخدا
قتلة. [ ق ِ ل َ ] (ع مص ) قتل . کشتن . (منتهی الارب ). رجوع به قتل شود.
-
قتلة
لغتنامه دهخدا
قتلة. [ ق ِل َ ] (ع اِ) هیأت کشتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
ذوالکلاع
لغتنامه دهخدا
ذوالکلاع . [ ذُل ْ ] (اِخ ) نام پدر شرحبیل یکی از قتله ٔ حسین بن علی علیهما السلام است .
-
ذرعة
لغتنامه دهخدا
ذرعة. [ ذَ ع َ ] (اِخ ) ابن شریک . نام یکی از قتله ٔ حسین بن علی ، سیدالشهداء علیهماالسلام است . رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 247 شود.
-
عمر
لغتنامه دهخدا
عمر. [ ع ُ م َ ] (اِخ ) ابن سعدبن ابی وقاص زهری مدنی . از قتله ٔ حسین بن علی (ع ). رجوع به عمر مدنی شود.
-
زرعة
لغتنامه دهخدا
زرعة. [ زُع َ ] (اِخ ) ابن شریک از قتله ٔ حضرت امام حسین (ع ) بود که بدست مختار کشته شد. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 56 و 143 و مجمل التواریخ و القصص ص 298 شود.
-
راعبی
لغتنامه دهخدا
راعبی . [ ع ِ بی ی ] (ع ص نسبی ، اِ) نوعی از کبوتر. (منتهی الارب ) (آنندراج ).قسمی کبوتر که گویند لعن بر قتله ٔ امام حسین کند. (یادداشت مؤلف ). جنسی از کبوتر نر. (ناظم الاطباء).
-
عمران
لغتنامه دهخدا
عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن خالد. از قتله ٔحضرت حسین بن علی (ع ) بود که به دست مختار ثقفی به قتل رسید. رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 143 شود.
-
تغمط
لغتنامه دهخدا
تغمط. [ ت َ غ َم ْ م ُ ] (ع مص ) در خاک فروپوشیدن کسی را:تغمط علیه التراب . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). در خاک پوشیدن کسی را تا کشته شود: تغمط علیه التراب ؛ ای تراب البیت : غطاه حتی قتله ُ. (از اقرب الموارد).
-
خالد ملجم
لغتنامه دهخدا
خالد ملجم . [ ل ِ م ُ ج َ ] (اِخ ) وی فرزند ملجم و یکی از قتله ٔ عثمان بن عّفان بود و در جنگ جمل جزء لشکر علی با مخالفان علی جنگید. در مصالحه ای که بنا بود بین علی و طلحه و زبیر برقرار شود قرار بر این گرفت آنچه از قتله ٔ عثمان در لشکر علی هستند از آن...
-
ذوا
لغتنامه دهخدا
ذوا. [ ذَ ] (ع اِ) مخفف ذوان تثنیه ٔ ذو و چون لازم الاضافه است هیچگاه جز بصورت ذوا در کلام نیاید: ذوامال ؛ دو مرد خداوند مال . و منه قوله تعالی : و من قتله منکم متعمداً فجزاءُ مثل ما قتل من النعم یحکم به ذواعدل منکم . (قرآن 95/5). و: شهادةُ بینکم اذا...
-
شهروی
لغتنامه دهخدا
شهروی . [ ] (اِ) ظاهراً نام جانوری است و ابوالفتوح رازی این کلمه را در عبارت ذیل (چ 1 ج 2 ص 223) آورده است اما معنی آن معلوم نشد: «و هرکه روباهی بکشد یا خرگوشی یا آهویی صید کند و بکشد بر او گوسفندی باشد و هرکه شهروی بکشد بر او بره ای باشد از شیر بازس...
-
بجدل
لغتنامه دهخدا
بجدل . [ ب َ دَ ] (اِخ ) ابن سلیم . مردی از عرب آنکه انگشت امام حسین (ع ) را پس از کشته شدن برید تا انگشتری بیرون کند : دیگری از آن جمله [ از قتله ٔ حضرت حسین ] بجدل بن سلیم است که طمع در خاتم امام حسین (ع ) کرده بود و مختار فرمود که دست و پای او را ...