کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قونوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قونوی
لغتنامه دهخدا
قونوی . [ ن َ ] (اِخ ) اسماعیل بن محمدبن مصطفی ، مکنی به ابوالفداء. از مفسران است . در قونیه به دنیا آمد و در دمشق بسال 1195 هَ . ق . درگذشت . او راست : حاشیه بر تفسیر بیضاوی که در هفت مجلد چاپ شده است . (الاعلام زرکلی چ 1 ج 1 ص 112).
-
قونوی
لغتنامه دهخدا
قونوی . [ ن َ ] (اِخ ) محمودبن احمدبن مسعودبن عبدالرحمان ، مکنی به ابوالثناء و ملقب به جمال الدین . از فقیهان حنفی و از مردم دمشق است که به قضاء آن شهر نیز منصوب گردید و کتابهایی دارد. او راست : 1 - بغیة القنیة (خطی )، در فقه . 2 - المنتهی فی شرح الم...
-
قونوی
لغتنامه دهخدا
قونوی . [ ن َ ] (ص نسبی ) منسوب به قونیه . رجوع به قونیه شود.
-
واژههای مشابه
-
علاءالدین قونوی
لغتنامه دهخدا
علاءالدین قونوی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ن َ ](اِخ ) علی بن اسماعیل تبریزی . رجوع به علی ... شود.
-
علی قونوی
لغتنامه دهخدا
علی قونوی . [ ع َ ی ِ ن َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن یوسف قونوی تبریزی شافعی . ملقب به علاءالدین و مکنی به ابوالحسن . وی فقیه و متکلم و اصولی و ادیب و صوفی بود. در سال 668 هَ . ق . در قونیه متولد شد. سپس به قاهره و از آنجا به دمشق رفت . و امر قضا را در ...
-
علی قونوی
لغتنامه دهخدا
علی قونوی . [ ع َ ی ِ ن َ ] (اِخ ) ابن صدری قونوی . ملقب به بدرالدین . صوفی بود و در سال 1216 هَ . ق . درگذشت . او راست : کشف الاسرار فی شرح الطریقة المحمدیة، در وعظ و ارشاد. (از معجم المؤلفین ).
-
حسن قونوی
لغتنامه دهخدا
حسن قونوی . [ ح َ س َ ن ِ ن َ ] (اِخ ) ابن علی بن اسماعیل ملقب به بدرالدین و برخی نام او را حسین نوشته اند. وی در 776 هَ . ق . درگذشت . او راست : «بدر الشعاع »در احکام سماع و جز آن . (هدیة العارفین ج 1 ص 286).
-
حافظ قونوی
لغتنامه دهخدا
حافظ قونوی . [ ف ِ ظِ ن َ ] (اِخ ) یکی از شعرای عثمانی ساکن قونیه . وی مثنوی خوان بود و در قرن دهم هجری میزیست . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
حامد قونوی
لغتنامه دهخدا
حامد قونوی . [ م ِ دِ ن َ ] (اِخ ) رجوع به حامد عمادی ابن محمد قونوی شود.
-
جستوجو در متن
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن صدری قونوی ، ملقّب به بدرالدین . رجوع به علی قونوی شود.
-
علی تبریزی
لغتنامه دهخدا
علی تبریزی . [ ع َ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن یوسف قونوی تبریزی شافعی ، ملقب به علأالدین و مکنّی به ابوالحسن . رجوع به علی قونوی شود.
-
علی شافعی
لغتنامه دهخدا
علی شافعی . [ ع َ ی ِ ف ِ ] (اِخ )ابن اسماعیل بن یوسف قونوی تبریزی شافعی ملقب به علأالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی قونوی شود.
-
علی
لغتنامه دهخدا
علی . [ ع َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن یوسف قونوی تبریزی شافعی ، ملقب به علأالدین و مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی قونوی شود.