کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قوعلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قوعلة
لغتنامه دهخدا
قوعلة. [ ق َ ع َ ل َ ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ).
-
قوعلة
لغتنامه دهخدا
قوعلة. [ ق َ ع َل َ ] (ع اِ) کوه کوچک خرد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پشته ٔ خرد. || (ص )عقاب قوعلة؛ عقاب کوه باش یا عقاب برآینده بر کوه . (منتهی الارب ). || (مص ) نشستن بر کوه کوچک خرد: قوعل الرجل ؛ قعد علی القوعلة. (اقرب الموا...
-
واژههای همآوا
-
قوالة
لغتنامه دهخدا
قوالة. [ ق َوْ وال َ ] (ع ص ) مبالغه است . گویند: رجل قوالة؛ مرد نیکوگفتار. (ناظم الاطباء). بسیارگوی و زبان آور. قَوّال . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به قوال شود.
-
جستوجو در متن
-
کوه باش
لغتنامه دهخدا
کوه باش . (نف مرکب )که جای در کوه دارد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا): قوعلة؛ عقاب کوه باش . (منتهی الارب ، یادداشت ایضاً).
-
پشته
لغتنامه دهخدا
پشته . [ پ ُ ت َ / ت ِ ] (اِ مرکب ) مقداری که با پشت توان برداشت . هر چیز که بر پشت گیرند از هیمه و جز آن . کوله . کوله بار. بار : شب زمستان بود کپی سرد یافت کرمک شب تاب ناگاهی بتافت کپیان آتش همی پنداشتندپشته ٔ هیزم بدو برداشتند. رودکی (از کلیله و د...
-
عقاب
لغتنامه دهخدا
عقاب . [ ع ُ ] (ع اِ) مرغی است و عقاب تیزچنگال . (منتهی الارب ). مرغ شکاری سیاه . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). پرنده ای است از جوارح و چنگال داران که عرب آن را کاسر نامد. و گویند عقاب «سیّد» پرندگان است و نسر «عریف » آنها. عقاب را «خداریة» نیز نامن...