کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قوریه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قوریه
لغتنامه دهخدا
قوریه . [ ی َ ] (اِخ ) موضعی است در اندلس . (منتهی الارب ). شهری است به اسپانیا نزدیک قنطرةالسیف . رجوع به الحلل السندسیة ج 2 ص 63 شود. این شهر از نواحی مارده ٔ اندلس است که از مسلمین بود. رجوع به معجم البلدان شود.
-
قوریه
لغتنامه دهخدا
قوریه . [ ی َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان آب (بلوک شعیبیه ) بخش مرکزی شهرستان اهواز، سکنه ٔ آن 150 تن . آب آن از چاه شیرین . محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه مالرودارد و از طریق شوشتر اتومبیل رو است . ساکنین از طایفه ٔ غافجه ه...
-
جستوجو در متن
-
قصر
لغتنامه دهخدا
قصر. [ ق َ ص ِ ] (اِخ ) [ اقلیم ] ایالتی از اسپانیا، و در آن است قصر منسوب به ابودانس و در آن است یابره و بطلیوس و شریشه و مارده و قنطرةالسیف و قوریه . (الحلل السندسیه ج 1 ص 78، 88، 308، 356، 425).