کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قوام و دوام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ابن قوام
لغتنامه دهخدا
ابن قوام . [ اِ ن ُ ق َ ] (اِخ ) ابوبکر بالسی صوفی . متوفی به سال 658 هَ .ق .
-
قوام الملک
لغتنامه دهخدا
قوام الملک . [ ق َ مُل ْ م ُ ] (اِخ ) هبةاﷲ، مکنی به ابونصر. وزیر سلطان رضی ابراهیم بن محمدبن محمود بود. رجوع به فرهنگ سخنوران شود.
-
قوام چه
لغتنامه دهخدا
قوام چه . [ ق َ چ َ ] (اِخ ) یکی از قصبه های بلوک بیضاست . رجوع به جغرافیای غرب ایران صص 108- 109 شود. ده کوچکی است از دهستان بیضا بخش اردکان شهرستان شیراز، سکنه ٔ آن 48 تن . این آبادی را حسام آباد نیز میگویند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
دانگه قوام
لغتنامه دهخدا
دانگه قوام . [ گ َ ق َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان غار بخش شهر ری شهرستان تهران . واقع در 2000گزی باختر شهر ری . دارای 20 سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
قوام الدین ابوالفوارس
لغتنامه دهخدا
قوام الدین ابوالفوارس . [ ق َ مُدْ دی اَ بُل ْ ف َ رِ ] (اِخ ) ابن بهاءالدولةبن عضدالدوله حاکم کرمان . رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 430 شود.
-
قوام الدین فقیه نجم
لغتنامه دهخدا
قوام الدین فقیه نجم . [ ق َ مُدْ دی ف َ ن َ ] (اِخ ) از دانشمندان معروف زمان شاه شجاع بود. شاه شجاع شخصاً به درس وی حاضر میشد. رجوع به تاریخ گزیده چ لندن ص 703 شود.
-
حسن آباد قوام
لغتنامه دهخدا
حسن آباد قوام . [ ح َ س َ دِق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیهوک بخش طبس شهرستان فردوس . در 90هزارگزی جنوب خاوری طبس . کوهستانی معتدل است . سکنه ندارد. چاه آب دارد که مالداران از آن استفاده مینمایند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9).
-
حایط حاجی قوام
لغتنامه دهخدا
حایط حاجی قوام . [ ی ِ طِ ق َ ] (اِخ ) محلی است در پنج فرسنگی شیراز. از او تا دیه دشت ارژن هشت فرسنگ است . رجوع به نزهةالقلوب ص 187 شود.
-
جستوجو در متن
-
قیام
لغتنامه دهخدا
قیام . (ع مص ) معتدل شدن . (ازاقرب الموارد). || بسته شدن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قام الماء؛ بسته شد آب . (منتهی الارب ). || ایستاده شدن ستور از سستی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). قامت علیه الدابة؛ کلت فلم تبرح مکانها. || دوام و ثبوت...
-
اشتقاق
لغتنامه دهخدا
اشتقاق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) گرفتن کلمه ای از کلمه ای . (غیاث ) (منتخب اللغات ) (منتهی الارب ). ستدن کلامی از کلامی . (تفلیسی ). سخنی از سخنی شکافتن . (زوزنی ). برآوردن سخنی از سخنی . شکافتن سخنی از سخنی . (تاج المصادر). ستدن کلام از کلام . کلمه ای را...
-
روسیه ٔ شوروی
لغتنامه دهخدا
روسیه ٔ شوروی . [ سی ی َ ی ِ رَ ] (اِخ ) یا اتحاد جماهیر شوروی یا بطور اختصار شوروی کشور بزرگ اروپایی و آسیایی است که از شمال به اقیانوس منجمد شمالی و از مغرب به نروژ و فنلاند و سواحل بالتیک و آلمان و از جنوب به رومانی و دریای سیاه و ترکیه و ایران و ...
-
خانواده
لغتنامه دهخدا
خانواده . [ ن َ / ن ِ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) خاندان . (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). دودمان . خیل خانه . (ناظم الاطباء). تبار. دوده : اصیل زاده و از خانواده ٔ حرمت بزرگوار و به اقبال و دولت اندرخور. سوزنی . || اهل خانه . اهل البیت . (ناظم الاطباء).تاری...
-
خالصه
لغتنامه دهخدا
خالصه . [ ل ِ ص َ / ص ِ ] (ع ص ) بی آمیغ. (منتهی الارب ): غب خالصه ؛ تب نوبه که شطرالغب و ربعنباشد. || (اِ) زمین و ملک پادشاهی که به جاگیر کسی نباشد. (آنندراج ). ملک دولتی . مسعود کیهان تاریخ املاک خالصه ٔ ایران را چنین می آورد: خالصجات عبارتند از: د...