کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قنفع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قنفع
لغتنامه دهخدا
قنفع. [ ق ِ ف ِ ] (ع اِ) موش . (اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
قنفع
لغتنامه دهخدا
قنفع. [ ق ُ ف ُ] (ع ص ) کوتاه بالای پست . (اقرب الموارد). رجوع به قُنقُع شود. || (اِ) موش . (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
قنقع
لغتنامه دهخدا
قنقع. [ ق ُ ق ُ ] (ع ص ) کوتاه بالای فرومایه . رجوع به قنفع شود. || (اِ) موش . (منتهی الارب ).
-
فنقع
لغتنامه دهخدا
فنقع. [ ف ُ ق ُ ] (ع اِ) موش . (منتهی الارب ). مانند قنفع. (اقرب الموارد).