کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قنسرینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قنسرینی
لغتنامه دهخدا
قنسرینی . [ ق ِن ْ ن َ ] (اِخ ) کلثوم بن عمرو عتابی مکنی به ابوعمرو. به فضل و ادب معروف است و اشعار نغزی دارد. رجوع به لباب الانساب شود.
-
قنسرینی
لغتنامه دهخدا
قنسرینی . [ ق ِن ْ ن َ نی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به قنسرین . (از لباب الانساب ) (اقرب الموارد). رجوع به قنسرین و قنسرون شود.
-
واژههای مشابه
-
قاضی قنسرینی
لغتنامه دهخدا
قاضی قنسرینی . [ ق ِن ْ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) احمدبن ابی دواد فرج . رجوع به ابن ابی دواد قنسرینی شود.
-
جستوجو در متن
-
قاضی ابن ابی دواد
لغتنامه دهخدا
قاضی ابن ابی دواد. [ اِ ن ُ اَ دُ ] (اِخ ) احمدبن ابی دواد فرج . رجوع به ابن ابی دواد قنسرینی شود.
-
ابن ابی دواد
لغتنامه دهخدا
ابن ابی دواد. [ اِ ن ُ اَ دُ ](اِخ ) قنسرینی احمدبن ابی دواد فرج بن جریر (160-240 هَ .ق .). از دانشمندان عهد خود و قاضی القضاة بود. شعرا و اهل ادب را ترویج می کرد و خود شعر نیکو میسرود. در آخر عمر به مرض فالج مبتلا گردید و منصب او به پسرش تفویض شد و ...
-
قاضی احمد
لغتنامه دهخدا
قاضی احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن ابی دُواد فرج بن جریربن ملک بن عبداﷲ ایادی ، مکنی به ابوعبداﷲ. قاضی القضاة بغداد و به جهت انتساب به جد عالی هیجدهمینش ایادبن نزاربن معدبن عدنان برادر مضر و ربیعه به ایادی موصوف و از مشاهیر قضات عهد بنی عباس است . ولاد...