کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مسجد جامع قم
لغتنامه دهخدا
مسجد جامع قم . [ م َ ج ِ دِ م ِ ع ِ ق ُ ] (اِخ ) رجوع به جامع قم شود.
-
برد قم چی
لغتنامه دهخدا
برد قم چی . [ ب َ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اندیکا بخش قلعه زرین شهرستان اهواز با 250 تن سکنه و شغل اهالی زراعت است و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
چشمه علی قم
لغتنامه دهخدا
چشمه علی قم . [ چ َ م َ ع َ ی ِ ق ُ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «چشمه ای است بر سر کوهی زردرنگ در کنار رودخانه ٔ قم ، که قریه ای با قلعه و زراعت نیز کنار آن کوه است . دوره ٔ مخرج آب تقریباً ده گره است و آب آن پائین از سطح مثل دیگی که در حال غل...
-
واژههای همآوا
-
غم
لغتنامه دهخدا
غم . [ غ َ ] (ازع ، اِ) مخفف غَم ّ. رجوع به همین کلمه شود. این لفظ عربی است بتشدید میم ، و در فارسی بتخفیف میم استعمال کنند. بدان که در کلمه ٔ مفرد فارسی الاصل حرف مشدد هیچ جا نیامده است مگر بضرورت ادغام ، چنانکه شپر که دراصل شب پر بود نام طائر معروف...
-
غم
لغتنامه دهخدا
غم . [ غ َم م ](ع مص ) اندوهگین کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). غمگین گردانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). غمگین کردن . (المصادر زوزنی ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ). || (اِ) اندوه . ج ، غُموم . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ). کرب و اندوه ...
-
جستوجو در متن
-
قمی
لغتنامه دهخدا
قمی . [ ق ُ ] (ص نسبی ) منسوب به قم . اهل قم ، از مردم قم .
-
مهرقین
لغتنامه دهخدا
مهرقین . [ ] (اِخ ) از رستاق خوی قم . (تاریخ قم ص 118). || از دیه های خوی قم . (تاریخ قم ص 141).
-
فابکیر
لغتنامه دهخدا
فابکیر. (اِخ )دهی است از رستاق طبرش از توابع قم . (ترجمه ٔ تاریخ قم ص 119). اکنون دهی به این نام در توابع قم نیست .
-
یحیی آباد
لغتنامه دهخدا
یحیی آباد. [ی َح ْ یا ] (اِخ ) از دیه های قم ، صاحب تاریخ قم نام آن را ذیل رستاق قاسان آورده است . (تاریخ قم ص 117).
-
کبوده
لغتنامه دهخدا
کبوده . [ ] (اِخ ) از دیه های جاست است به ناحیت قم . (از تاریخ قم ص 138).
-
کریان
لغتنامه دهخدا
کریان . [ ] (اِخ ) از دیه های وازکرود است به ناحیه ٔ قم . (تاریخ قم ص 137).
-
کرجار
لغتنامه دهخدا
کرجار. [ ک ُ ] (اِخ ) از دیه های ورادهان قم است . (از تاریخ قم ص 138).
-
فانکیر
لغتنامه دهخدا
فانکیر. (اِخ ) از دیه های جهرود قم . (ترجمه ٔ تاریخ قم ص 139).
-
وابنجان
لغتنامه دهخدا
وابنجان . [ ] (اِخ ) (دسکره ٔ...) از دیه های وازکرود و قم . (تاریخ قم ص 137).