کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قمصة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قمصة
لغتنامه دهخدا
قمصة. [ ق َ م َ ص َ ] (ع اِ) یکی قَمَص . (اقرب الموارد). مگس خرد که بر آب بود. (مهذب الاسماء). رجوع به قمص شود.
-
جستوجو در متن
-
قمص
لغتنامه دهخدا
قمص . [ ق َ م َ ] (ع اِ) مگس ریزه که بر آب باشد یا پشه ریزه بر آب ایستاده . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (فهرست مخزن الادویة). یکی آن قمصه است . (از اقرب الموارد). || چوزه ٔ ملخ که از تخم برآید. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).