کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قم
لغتنامه دهخدا
قم . [ ق َم م ] (ع مص ) روفتن خانه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || به لب خوردن علف . (منتهی الارب ). || خوردن آنچه بر زمین است . (اقرب الموارد). || خوردن آنچه بر سفره است . || خشک شدن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || آبستن کردن گشن ناقه را. (م...
-
قم
لغتنامه دهخدا
قم . [ ق ُ ] (اِخ ) از شهرهای مشهور ایران است که بیشتر با کاشان از آن نام برده میشود. طول آن 50 درجه و 53 دقیقه و عرض آن 34 درجه و 38 دقیقه است و از سطح دریا 930 گز ارتفاع داردو بنابراین تقریباً 270 گز از شهر تهران پست تر است .این شهر در 147 کیلومتری...
-
قم
لغتنامه دهخدا
قم . [ ق ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش و حومه ٔ شهرستان مشهد، در 97 هزارگزی شمال باختری مشهد و 5 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ مشهد به قوچان ، موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 99 تن است . آب آن از قنات و محصولات آن غلات ، چغ...
-
واژههای مشابه
-
ابن قم
لغتنامه دهخدا
ابن قم . [ اِ ن ُ ق ُ ] (اِخ ) شاعری ادیب ، ورساله ٔ او که بصاحب سبا ابوحمیر نوشته مشهور است .
-
جامع قم
لغتنامه دهخدا
جامع قم . [ م ِ ع ِ ق ُ ] (اِخ ) مسجد جمعه ٔ قم . این مسجد را ابوالصدیم حسین بن علی آدم اشعری بنا کرده و بگفته ٔ سیاحان در هیچ جا مسجدی که مقصوره ٔ آن به این وسعت و ارتفاع باشد دیده نشده و بنای آن در نهایت استحکام است و دیوار آن را طوری با ساروج پوشی...
-
دریاچه ٔ قم
لغتنامه دهخدا
دریاچه ٔ قم . [ دَرْ چ َ / چ ِ ی ِ ق ُ ] (اِخ ) دریاچه ٔ ساوه . دریاچه ٔ حوض سلطان . بطول 80 و عرض 30 کیلومتر می باشد و آن در گودال و پست ترین قسمت دشت تهران ، قم ، ساوه قرار دارد. آب آن بعلت هوای متغیرنجد مرکزی اغلب تغییر می کند و سطح دریاچه کم و زی...
-
قم آباد
لغتنامه دهخدا
قم آباد. [ ق ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان و بخش سیمکان شهرستان جهرم ، واقع در 4هزارگزی خاور کلاکلی و 2 هزارگزی راه مالرو سیمکان به میمند. سکنه ٔ آن 35 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
قم تپه
لغتنامه دهخدا
قم تپه . [ ق ُ ت َ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان صوفیان بخش شبستر شهرستان تبریز، واقع در 8هزارگزی جنوب شبستر و 4هزارگزی شوسه ٔمرند به تبریز. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 225 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، حبوبات ،...
-
قم تپه
لغتنامه دهخدا
قم تپه . [ ق ُ ت َ پ ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قوزیچای بخش قره آغاج شهرستان مراغه ، واقع در 34500گزی شمال باختری قره آغاج و 4500گزی خاور شوسه ٔ مراغه به میاندوآب . موقع آن کوهستانی و هوای آن معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن 390تن است . آب آن از چشم...
-
قم دره
لغتنامه دهخدا
قم دره . [ ق ُ دَ رِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان نجف آباد شهرستان بیجار، واقع در 25هزارگزی شمال خاوری بیجار و کنار رودخانه ٔ قزل اوزان . سکنه ٔ آن 30 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
قم قریش
لغتنامه دهخدا
قم قریش .[ ق َ ] (اِ مرکب ) صورتی از قمل قریش و آن حب صنوبر صغار است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قَمل شود.
-
قم قلعه
لغتنامه دهخدا
قم قلعه . [ ق ُق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهر ویران بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد، واقع در 12هزارگزی شمال خاوری مهاباد و 2هزارگزی خاور شوسه ٔ مهاباد به ارومیه . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریائی است . سکنه ٔ آن 989 تن است . آب آن از رودخان...
-
قم کنت
لغتنامه دهخدا
قم کنت . [ ] (اِخ ) قریه ای است به خوارزم نزدیک قراداش و زنکج و مذکمینک . (یادداشت بخط مؤلف ).
-
قم لیجه
لغتنامه دهخدا
قم لیجه . [ ق ُ ج ِ ] (اِخ ) دهی است از بخش هرسین شهرستان کرمانشاهان ، واقع در 11 هزارگزی جنوب باختری هرسین و30 هزارگزی کل کشوند. موقع جغرافیایی آن کوهستانی وهوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 310 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، دیمی و شغل اهال...