کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلنسوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قلنسوة
لغتنامه دهخدا
قلنسوة. [ ق َ ل َ س ُ وَ ] (اِخ ) نام جایی است در اندلس ازتوابع بلنسیة. رجوع به نخبةالدهر دمشقی ص 245 شود.
-
قلنسوة
لغتنامه دهخدا
قلنسوة. [ ق َ ل َ س ُ وَ ] (ع اِ) کلاه دراز. (منتهی الارب ).
-
قلنسوة
لغتنامه دهخدا
قلنسوة. [ ق َ ل َ س ُ وَ] (اِخ ) دژی است نزدیک رمله در سرزمین فلسطین . در این قلعه عاصم بن ابی بکربن عبدالعزیزبن مروان و عمروبن ابی بکر و عبدالملک وابان و مسلمه فرزندان عاصم و گروهی دیگر کشته شدند. (معجم البلدان ) (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
قلنسیة
لغتنامه دهخدا
قلنسیة. [ ق َ ل َ ی َ ] (ع اِ) قلنسوه ، یعنی کلاه دراز. (منتهی الارب ). رجوع به قلنسوه شود.
-
قلانس
لغتنامه دهخدا
قلانس . [ ق َ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ قلنسوة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قلنسوة شود.
-
قلانیس
لغتنامه دهخدا
قلانیس . [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قلنسوة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قلنسوة شود.
-
قلاس
لغتنامه دهخدا
قلاس . [ ق َ سِن ْ ] (ع اِ) ج ِ قلنسوة. (منتهی الارب ). رجوع به قلنسوة شود.
-
قلاسی
لغتنامه دهخدا
قلاسی . [ ق َ ] (ع اِ) ج ِ قلنسوة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به قلنسوة شود.
-
برنیطة
لغتنامه دهخدا
برنیطة. [ ب ُ ن َ طَ ] (ع اِ) قلنسوه و کلاه . (از المنجد).
-
قلاس
لغتنامه دهخدا
قلاس . [ ق َل ْ لا ] (ع ص ) (بحر...) دریای کف افکن . (ربنجنی ). دریای بسیارآب کفک انداز. (منتهی الارب )(آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || قلنسوه فروش . (ناظم الاطباء). آنکه قلنسوه دوزد.
-
قلنسه
لغتنامه دهخدا
قلنسه . [ ق َ ل َ س َ ] (ع اِ) کلاه . (مهذب الاسماء). و ظاهراً این مخفف قلنسوه است . (غیاث اللغات از فردوس اللغات ).
-
قلیسیة
لغتنامه دهخدا
قلیسیة. [ ق ُ ل َ ی َ ] (ع اِمصغر) مصغر قلنسوة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
قلینسة
لغتنامه دهخدا
قلینسة. [ ق ُ ل َ ن ِ س َ ] (ع اِمصغر) مصغر قلنسوة. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
اقلنساس
لغتنامه دهخدا
اقلنساس . [ اِل ِ ] (ع مص ) قلنسوه پوشانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || کلاه دراز پوشیدن . (آنندراج ).