کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قلعة هوارة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قلعة هوارة
لغتنامه دهخدا
قلعة هوارة. [ ق َ ع َ ؟ ] (اِخ ) قلعه ٔ تاشقدالة قلعه ای است بر کوهی که معدن آهن و جیوه است در افریقا. (نخبة الدهر دمشقی ص 236).
-
واژههای مشابه
-
قلعه
لغتنامه دهخدا
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) (دروازه ٔ قلعه ) نام یکی از ده دروازه ٔ تبریز. رجوع به نزهة القلوب ص 76 شود.
-
قلعه
لغتنامه دهخدا
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان اسفندآباد بخش قروه ٔ شهرستان سنندج . سکنه ٔآن 50 تن می باشد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
قلعه
لغتنامه دهخدا
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت ، واقع در 83هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و سر راه مالرو جیرفت به ساردوئیه . سکنه ٔ آن 18 تن می باشد. مزرعه ٔ پیرمحمدی جزء این ده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
قلعه
لغتنامه دهخدا
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بناجو بخش بنات شهرستان مراغه ، واقع در 10 هزارگزی جنوب بناب در مسیر راه ارابه رو بیناب به میاندوآب . موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل مالاریائی است . دارای 73 تن سکنه است . آب آن از رودخانه ٔ صوفی چای...
-
قلعه
لغتنامه دهخدا
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گوگان بخش خفر شهرستان جهرم ، واقع در 15 هزارگزی جنوب باختر باب انار کنار راه فرعی گوگان به خفر. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن گرمسیری مالاریایی است .سکنه ٔ آن 76 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن برنج ،...
-
قلعه
لغتنامه دهخدا
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه ، در 33 هزارگزی شمال باختری میاندوآب و 25 هزارگزی شمال شوسه ٔ میاندوآب به مهاباد و جلگه ٔ باطلاقی است . هوای معتدل مالاریائی دارد و دارای 40 تن سکنه است . آب آن از سیمی...
-
قلعه
لغتنامه دهخدا
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نرم آب بخش دودانگه ٔ شهرستان ساری ، واقع در 1000گزی جنوب بالاده . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است . سکنه ٔ آن 200 تن می باشد. آب آن از چشمه سار و محصول آن لبنیات ، غلات و شغل اهالی زراعت و ...
-
قلعه
لغتنامه دهخدا
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد، واقع در بیست هزار و پانصد گزی شمال آغ کند و 8500گزی شوسه ٔ هروآباد به میانه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است . دارای 29 تن سکنه است . آب آن از دو رشته...
-
قلعه
لغتنامه دهخدا
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان جعفری بای ، بخش گمیشان شهرستان گنبدقابوس ، واقع در 18000گزی خاوری گمیشان و جنوب رودخانه ٔگرگان . موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن معتدل مرطوب مالاریایی است . سکنه ٔ ان 1000 تن می باشد. آب آن از رودخانه ٔ گرگ...
-
قلعه
لغتنامه دهخدا
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) قَلَّة. برج و بارویی است به شکل دایره در صغد. دمشقی آرد: صغد حصنی است در کوه کنعان در سرزمین جرمق و در آنجا قریه ای بود و بجای آن این حصن بنا شد و آن را صغت یا صغد خوانند. در اینجا طایفه ای از فرنگیان بنام دلویه می زیستند. م...
-
قلعه
لغتنامه دهخدا
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) قصبه ٔ مرکزی دهستان رودبار، بخش حومه ٔ شهرستان دامغان ، واقع در 48000گزی شمال باختر دامغان ، موقع جغرافیایی آن کوهستانی و سردسیری خوش آب و هوا است . سکنه ٔ آن 1460 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات ، سیب زمینی ...
-
قلعه
لغتنامه دهخدا
قلعه . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) یکی از چهارده معروفی است که در دامغان در سه فرسخی جنوبی چشمه علی قرار دارد. (مازندران و استرآباد رابینو ص 219).
-
گمی قلعه
لغتنامه دهخدا
گمی قلعه . [ گ ُ ق َ ع َ / ع ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مهربان بخش کبودرآهنگ شهرستان همدان که در 50000گزی شمال باختر کبودرآهنگ و 9000گزی خاور راه شوسه ٔهمدان به بیجار واقع شده است . هوای آن سرد و سکنه اش 638 نفر است . آب آن از چشمه و قنات تأمین می...