کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قعن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قعن
لغتنامه دهخدا
قعن . [ ق َ ] (اِخ ) نام جد حجاج بن علاج که از اشراف کوفه بوده است . (منتهی الارب ).
-
قعن
لغتنامه دهخدا
قعن . [ ق َ ] (ع اِ) کاسه ٔ بزرگ که در آن خمیر سازند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
قعن
لغتنامه دهخدا
قعن .[ ق َ ع َ ] (ع اِمص ) سخت کوتاهی بینی . || برآمدگی سر بینی . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). این کلمه از اضداد است . (منتهی الارب ). || گشادگی میان دو پای وقت رفتن . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || (مص ) کوتاه شدن فاحش بینی . || بلند شدن و ارتف...
-
واژههای همآوا
-
غان
لغتنامه دهخدا
غان . (اِ) دسته ٔ غانها از تیره ٔ گیاهان پیاله دار که نوع مشهور آن غان است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 278). || نوع مشهور از دسته ٔ غانها . (گیاه شناسی گل گلاب ص 278). || توس . رجوع به توس شود .
-
غان
لغتنامه دهخدا
غان . (اِخ ) نام وادیی در یمن که آن را دوغان گویند. (معجم البلدان چ مصر ج 6 ص 262).
-
قان
لغتنامه دهخدا
قان . (اِخ ) از شهرهای یمن و در دیار نهدبن زیدبن سودبن اسلم بن حاف بن قضاعة و حارث بن کعب است ، و گفته اند قوان . (معجم البلدان ج 7 ص 19) (منتهی الارب ).
-
قان
لغتنامه دهخدا
قان . (ترکی ، اِ) گفته اند دم است . (فهرست مخزن الادویه ). خون .
-
قان
لغتنامه دهخدا
قان . [ نِن ْ ] (ع ص ) قانی . رجوع به قانی شود.
-
جستوجو در متن
-
گشادگی
لغتنامه دهخدا
گشادگی . [ گ ُ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی گشاده . فراخا. سعه . مقابل تنگی : بَلَد؛ گشادگی میان ابرو. (لغتنامه ٔ حریری ). فیخه ؛ گشادگی مخرج بول . (منتهی الارب ) (دهار). ساحت ناحیة؛ گشادگی میان سرایها. (منتهی الارب ) : هرگاه که فضای دل ، یعنی گشا...