کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قطع طریق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حجیة قطع
لغتنامه دهخدا
حجیة قطع. [ ح ُج ْ جی ی َت ِ ق َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به قطع شود.
-
خوش قطع
لغتنامه دهخدا
خوش قطع. [ خوَش ْ / خُش ْ ق َ ] (ص مرکب ) خوش شکل . خوش ترکیب . با اندازه ٔ نیک . به اندازه بریده شده . (ناظم الاطباء). چیزی که اندازه ٔ آن متناسب و موزون باشد. خوش برش . (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
راهبری
لغتنامه دهخدا
راهبری . [ ب ُ ] (حامص مرکب ) راه بریدن . عمل راهبر. راهروی . راه پیمایی . رهنوردی . پوییدن راه . رفتن راه . || قطع طریق . راه زنی . دزدی . رجوع به راه بریدن شود.
-
کداخدامنشی
لغتنامه دهخدا
کداخدامنشی . [ ک َ خ ُ م َ ن ِ ] (حامص مرکب ) چون کدخدایان رفتار کردن . || حل دعاوی مردم به طریق حکمیت و دوستانه . (فرهنگ فارسی معین ).- با کدخدامنشی کاری را فیصل کردن ؛ کاری را به کدخدامنشی قطع و فصل کردن . (یادداشت مؤلف ). انجام کاری به دوستی و ا...
-
بازبریدن
لغتنامه دهخدا
بازبریدن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) از چیزی دل برداشتن . قطع کردن . ترک کردن . بریدن : خو بازبریدم از خورشهافارغ شده ام ز پرورشها. نظامی .|| پیمودن . سپریدن . طی کردن راه و جز آن . || قطع طریق . راه زدن : اطراف و حوالی ولایت او بازمیبریدند.(ترجمه ٔ تاری...
-
اختیات
لغتنامه دهخدا
اختیات . [ اِ ] (ع مص ) فرودآمدن باز از هوا برشکار تا بگیرد. فرودآمدن مرغ بر صید. (تاج المصادر بیهقی ). فرودآمدن مرغ شکاری از هوا بر شکار. || گرفتن سخن را و بیاد داشتن . || ربودن یکی را پس از دیگری . ربودن گرگ یک یک گوسپند را بحیله : الذئب یختات الشا...
-
ره زدن
لغتنامه دهخدا
ره زدن . [ رَه ْ زَ دَ ] (مص مرکب ) راه زدن . (یادداشت مؤلف ). دزدی کردن . قطع طریق کردن . سر راه بر کسی گرفتن به قصد دزدی : بر پله ٔ پیرزنان ره مزن شرم بدار از پله ٔ پیرزن . نظامی .دل به عیّاری ببردی ناگهان از دست من دزد در شب ره زند تو روز روشن می...
-
بزنگاه
لغتنامه دهخدا
بزنگاه . [ ب ِ زَ ] (اِ مرکب ) (از: ب + زن + گاه ) جای مخوف و محل دزدان و رهزنان . (آنندراج ). جائی که خوف رهزنان داشته باشد. (از مصطلحات از غیاث اللغات ). جای قطع طریق . (فرهنگ فارسی معین ). جای سرقت . جای قطاع طریق در راه ها. گزک . (یادداشت بخط دهخ...
-
راه بریدن
لغتنامه دهخدا
راه بریدن . [ ب ُ دَ ] (مص مرکب ) ره بریدن . سفر کردن . سیر نمودن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). طی کردن راه . (فرهنگ نظام ). قطع مسافت کردن . (یادداشت مؤلف ) : نهادند بر نامه بر مهر شاه هیونی بیاورد و ببریدراه . فردوسی .بهر چه همی بری راهی که درو نیس...
-
سابلة
لغتنامه دهخدا
سابلة. [ ب ِ ل َ ] (ع ص ) رفته . مسلوک . گویند: سبیل سابلة؛ یعنی طریق مسلوک . (اقرب الموارد) (تاج العروس ). سپرده شده از راه . (شرح قاموس ). راه پا سپرده و بسیار مسلوک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). گویند: مرالقوم فی السابلة؛ ای الطریقه المسلوکة. (ترجم...
-
ابراهیم بن سنان
لغتنامه دهخدا
ابراهیم بن سنان . [ اِ م ِ ن ِ س ِ ] (اِخ ) ابواسحاق ابراهیم بن سنان بن ثابت بن قره ٔ حرانی صابی (296-336 یا 338 هَ .ق .). مهندس و ریاضی دان و طبیب . در بغداد متولد شده و نزد پدر و معلمین خصوصی فنون و علوم آن زمان را آموخت . وقتی مستکفی باﷲ خلیفه او ...
-
قاضی نظام الدین
لغتنامه دهخدا
قاضی نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) محمدولد ارشد مولانا شرف الدین حاجی محمد. در شمار اعاظم فقهای زمان میرزا ابوالقاسم بابر قلمداد میشد ولی قاضی نظام به مزید زهد و تقوی و مهارت در امر درس و فتوی بر اکثر علماء عهد سلطان حسین برتری داشت و مدتی در م...
-
اخیلوس
لغتنامه دهخدا
اخیلوس . [ اَ ] (اِخ ) مسئلةالاخیلوس والسلحفاة ؛ یکی از استدلالات زینون الیائی که بر علیه حرکت اقامه کرده است و آن چنین است : فرض کنیم موجودی بطی ءالحرکة مانند سنگ پشت و موجودی سریعالحرکة مانند اخیلوس بمسافتی از یکدیگر در جهتی حرکت میکنند، هیچگاه اخی...
-
ابوالبرکات بغدادی
لغتنامه دهخدا
ابوالبرکات بغدادی . [ اَ بُل ْ ب َ رَ ت ِ ب َ ] (اِخ ) هبةاﷲبن یعلی بن ملکاء بلدی بغدادی ، طبیب و فیلسوف یهودی . ملقب به اوحدالزمان ازمردم بلد در طریق بغداد به موصل . او به قرن ششم میزیست . در ابتداء به بغداد شد و نزد ابوالحسن سعیدبن هبةاﷲ دانش طب فر...