کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قصور در انجام امری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بی قصور
لغتنامه دهخدا
بی قصور. [ ق ُ ] (ص مرکب ) (از: بی + قصور) بی جرم . بی گناه . (آنندراج ). || بدون کوتاهی . || بی عیب ونقصان . کاملانه . (ناظم الاطباء). رجوع به قصور شود.
-
جستوجو در متن
-
خرج تراش
لغتنامه دهخدا
خرج تراش . [ خ َ ت َ ] (نف مرکب ) آنکه برای تحقق امری خرج فراوان پیش بینی می کند.آنکه برای انجام امری بیش از لزوم ایجاد خرج کند.
-
سنبل کردن
لغتنامه دهخدا
سنبل کردن . [ سَم ْ ب َ ک َدَ ] (مص مرکب ) در تداول عوام ، سرسری انجام دادن کاری را. اجرای امری بطور سطحی . (فرهنگ فارسی معین ).
-
عملی ساختن
لغتنامه دهخدا
عملی ساختن . [ ع َ م َ ت َ ] (مص مرکب ) به انجام رساندن . به عمل درآوردن . امری را قابل عمل کردن .
-
خسته و مرده
لغتنامه دهخدا
خسته و مرده . [ خ َ ت َ / ت ِ وُ م ُ دَ / دِ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) وامانده . درمانده . قدرت انجام امری را (بواسطه مصرف شدن نیروی انجام آن امر) از دست داده . مانده .
-
تمدید کردن
لغتنامه دهخدا
تمدید کردن . [ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول امروزی مهلت بیشتری تعیین کردن . فاصله ٔ زمانی اجرای امری را افزودن . انجام دادن تعهدی را به تأخیر انداختن . و بیشتر در مورد افزودن مدت پرداخت دین بکار رود: سفته ٔ فلان کس تمدید شد.
-
باری به هر جهت کردن
لغتنامه دهخدا
باری به هر جهت کردن . [ هََ ج َ هََ ک َ دَ ] (مص مرکب ) امری را ناتمام و ناقص و بی استحکام انجام کردن . به تسامح وبی استواری کاری انجام کردن یا کلامی را گفتن . نظر سطحی انداختن . سرسری کاری انجام دادن . مرور کردن . مطالعه کردن . رجوع به امثال و حکم د...
-
امری
لغتنامه دهخدا
امری . [ اِ م ِ ] (اِخ ) ژاک آندره فیلسوف الهی فرانسوی . وی در سال 1723 م . در ژکس متولد شد و در سال 1811 م . درگذشت . وی سرپرست انجمن مذهبی سن سولپیس بود. (از لاروس ).
-
جلسه
لغتنامه دهخدا
جلسه . [ ج َ ل َ س َ / س ِ ] (از ع ، اِ) اجتماع جمعی از مردم برای انجام امری یا شنیدن نطقی با داشتن یک رئیس : امروز من در جلسه ٔ مجلس شورای ملی حاضر بودم . (فرهنگ نظام ).
-
لک لک کردن
لغتنامه دهخدا
لک لک کردن . [ ل ِ ل ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در انجام دادن امری به عمد این دست آن دست کردن . || لک و لک کردن . کاهلی کردن . و رجوع به لک و لک کردن شود.
-
امر حاضر
لغتنامه دهخدا
امر حاضر. [ اَ رِ ض ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح صرف ، فعل امری است که بوسیله ٔ آن انجام دادن کاری از مخاطب خواسته شود. و رجوع به امر شود.
-
امر غایب
لغتنامه دهخدا
امر غایب . [ اَ رِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در اصطلاح صرف فعل امری است که بوسیله ٔ آن انجام دادن کاری از شخص غایب خواسته شود. و رجوع به امر شود.
-
امری
لغتنامه دهخدا
امری .[ اِ م ِ ] (اِخ ) میشل پارتیچلی از مردم ایتالیا در سال 1596 م . در لیون متولد شد و در سال 1650 م . درگذشت . مازارن وی را بسمت نظارت و پیشکاری مالی برگزیده بود. وی با وضع بعضی از قوانین مالیاتی طرف بغض عامه قرار گرفت و باعث شورشی شد. رجوع به لار...
-
امری
لغتنامه دهخدا
امری . [ اَ ] (اِخ ) یکی از دهکده های ساری است که در سفرنامه ٔ مازندران و استرباد رابینو (ص 121 متن انگلیسی و ص 162 ترجمه ٔ فارسی ) نام آن آمده است .