کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قشفة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قشفة
لغتنامه دهخدا
قشفة. [ ق َ ش ِ ف َ ] (ع ص ، اِ) مؤنث قَشِف : رأیته علی حال قشفة؛ ای سیئة. (اقرب الموارد). رجوع به قَشِف شود.
-
جستوجو در متن
-
سری
لغتنامه دهخدا
سری . [ س َ ] (حامص ) (از: سر (رأس ) + ی مصدری ). ریاست . سروری . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). سرداری و سپهسالاری . (برهان ). سرداری . (جهانگیری ). سروری و سرداری . (آنندراج ). سرداری . (غیاث ) : او را سزد امیری او را سزد شهی او را سزد بزرگی و او ر...