کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قشبر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قشبر
لغتنامه دهخدا
قشبر. [ ق ِ ب َرر ] (ع ص ) غلیظ. (اقرب الموارد). درشت دراز سطبر. (منتهی الارب ).
-
قشبر
لغتنامه دهخدا
قشبر. [ ق ِ ب ِ ] (ع اِ) بدترین پشم . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || آنچه از پشم وقت پاکیزه کردن برافتد و دور سازند. (منتهی الارب ). نفایه ٔ پشم . (اقرب الموارد).
-
قشبر
لغتنامه دهخدا
قشبر. [ ق ُ ب ُ ] (اِخ ) دهی است در پیرامون طلیطلة. (منتهی الارب ). رجوع به قشبرة شود.
-
جستوجو در متن
-
قشبرة
لغتنامه دهخدا
قشبرة. [ ق ُ ش ُ رَ ] (اِخ ) قشوبرة. شهری است از نواحی طلیطله از اقلیم ششله ٔ اندلس . (از معجم البلدان ). رجوع به قُشْبُر شود.
-
پشم
لغتنامه دهخدا
پشم . [ پ َ ] (اِ) موی [ نرم ] که بر تن حیوانات چون شتر و گوسفند و بز روید. صوف . عهن . طَحَرَة. طَحرَة. طِحْریَّه . دف . سدین . وَبَر.عَثن . (منتهی الارب ). در کتاب قاموس مقدس آمده است که در میان قوم یهود پشم بجهت لباس بسیار معمول بود و پشم دمشق در ...