کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قسری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قسری
لغتنامه دهخدا
قسری . [ ق َ ] (اِخ ) اسدبن عبداﷲ است . رجوع به اعلام زرکلی ، اسدبن عبداﷲ و اسدبن عبداﷲ قسری در همین لغت نامه شود.
-
قسری
لغتنامه دهخدا
قسری . [ ق َ ] (اِخ ) یزیدبن خالد. رجوع به یزیدبن خالد در اعلام زرکلی شود.
-
قسری
لغتنامه دهخدا
قسری . [ ق َ ] (ص نسبی ) (حرکت ...) در مقابل حرکت ارادی طبعی است ، و آن حرکتی است که به قسرقاسر تحقیق یابد مانند پرتاب سنگی به طرف بالا. رجوع به حکمت الاشراق چ انستیتو ایران و فرانسه ص 194 شود.
-
قسری
لغتنامه دهخدا
قسری . [ ق َ ] (ص نسبی ) نسبت است به قسر. (اللباب ). رجوع به قَسر شود.
-
قسری
لغتنامه دهخدا
قسری . [ ق َ ](اِخ ) خالدبن عبداﷲبن یزیدبن اسد. امیر عراق بود. جد وی یزید صحبت رسول خدای را درک کرد. مردمی بسیار به وی منسوبند. (اللباب ). و رجوع به اعلام زرکلی ، خالدبن عبداﷲ و اسدبن عبداﷲ قسری در همین لغت نامه شود.
-
واژههای مشابه
-
حرکات قسری
لغتنامه دهخدا
حرکات قسری . [ ح َ رَ ت ِ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حرکت قسری شود.
-
حرکت قسری
لغتنامه دهخدا
حرکت قسری . [ ح َ رَ ک َ ت ِ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) در برابر حرکت طبیعی و حرکت ارادی . حرکتی که مبداء آن بسبب میل مستفاد از خارج بود، مانند حرکت سنگی که از پائین به بالا اندازند. (تعریفات جرجانی ) (دستورالعلماء).
-
خالد قسری
لغتنامه دهخدا
خالد قسری . [ ل ِ دِ ق َ ] (اِخ ) رجوع به خالدبن عبداﷲ القسری شود.
-
واژههای همآوا
-
غثری
لغتنامه دهخدا
غثری . [ غ َ ث َ ری ی ] (ع ص نسبی ) کشت دشتی که از باران آب خورد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). در غالب شهرستانهای ایران دیم و دیمی گویند. العثری بالعین المهملة. (اقرب الموارد).
-
قصری
لغتنامه دهخدا
قصری . [ ق َ ] (اِخ ) احمدبن محمد. از محدثانی است که به قصر ابن هبیره منسوب است . (لباب الانساب ).
-
قصری
لغتنامه دهخدا
قصری . [ ق َ ] (اِخ ) رافعبن عبداﷲ، مکنی به ابویوسف . از محدثان است . وی از یوسف بن موسی مرورودی در قصر احنف حدیث شنیده . (معجم البلدان ).
-
قصری
لغتنامه دهخدا
قصری . [ ق َ ] (اِخ ) عبداﷲبن علی بن سعید قیسرانی ، مکنی به ابومحمد. از فقیهان است . وی در مدرسه ٔ نظامیه ٔ بغداد نزد ابوالحسن کیاهراسی فقه را فراگرفت و از ابوالقاسم بن بیان و دیگران حدیث شنید و به دمشق رفت و مجلس مناظره ای در جامع آن تشکیل داد و سپس...
-
قصری
لغتنامه دهخدا
قصری . [ ق َ ] (اِخ ) عبدالخالق بن محمدبن مبارک هاشمی کوفی . از محدثان است . وی به سال 513 هَ . ق . متولد شد و قاضی عمربن علی قرشی از اوحدیث شنید. وفات او به سال 589 هَ . ق . در بغداد اتفاق افتاد و در باب الازج مدفون گشت . (معجم البلدان ).