کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قسران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قسران
لغتنامه دهخدا
قسران . [ ] (ترکی ، اِ) رماک است . (فهرست مخزن الادویه ). رجوع به قسراق شود.
-
واژههای همآوا
-
قصران
لغتنامه دهخدا
قصران . [ ق َ ] (اِخ ) حازمی گوید شهری است در سند. (معجم البلدان ).
-
قصران
لغتنامه دهخدا
قصران . [ ق َ ] (اِخ ) دو قصر است در قاهره . بعضی از ملوک پیشین قاهره که از دودمان علویان هستند در آنها سکونت داشتند. این دو قصر در جانب راست و شمال بازار قرار گرفته و در توصیف نمی گنجد. امیر فارس الدین قصری بدان منسوب است . (معجم البلدان ).
-
قصران
لغتنامه دهخدا
قصران . [ ق َ ] (اِخ ) رابینو آرد: قصران شاید در حوزه ٔ رودخانه ٔ جاجرود بوده است . علی بن کامه نایب اسپهبد شهریاربن شروین بن رستم قلعه ای در قصران در کنار جاجرودساخت . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 207).
-
قصران
لغتنامه دهخدا
قصران . [ ق َ ] (اِخ ) شهری است در سیرجان کرمان ، و آن را قصرین مینامیدند. (معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
قسراق
لغتنامه دهخدا
قسراق . [ ] (ترکی ، اِ) رماک است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به قسران شود.