کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قریب محله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قریب محله
لغتنامه دهخدا
قریب محله . [ ق َ م َ ح َل ْ ل َ ] (اِخ ) دهی است از هزارجریب . رجوع به مازندران و استرآباد رابینو ص 165 شود.
-
واژههای مشابه
-
علت قریب
لغتنامه دهخدا
علت قریب . [ ع ِل ْ ل َ ت ِ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) امری که خود بلاواسطه و بدون فاصله در وجود معلول مؤثر باشد. (از فرهنگ اصطلاحات فلسفی ). و رجوع به علت شود.
-
علی قریب
لغتنامه دهخدا
علی قریب . [ ع َ ی ِ ق َ ] (اِخ ) (حاجب ...) یا امیر علی خویشاوند. از امرای بزرگ دربار سلطان محمود غزنوی . رجوع به حاجب (علی بن قریب ...) شود.
-
جنس قریب
لغتنامه دهخدا
جنس قریب . [ ج ِ س ِ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) جنس نسبت به نوع ، قریب خوانده میشود هنگامی که چون آن نوع را با هر یک از انواع ضمیمه کنیم و از ماهیت آنها جویا شویم همان جنس در جواب آید مثل حیوان نسبت به انسان . انسان در این جنس انواع...
-
فصل قریب
لغتنامه دهخدا
فصل قریب . [ ف َ ل ِ ق َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) آنکه نوع خود را از جمیع مشارکات در جنس امتیاز دهد، چون «ناطق » به نسبت انسان . (غیاث ). رجوع به فصل و ترکیب های آن شود.
-
واژههای همآوا
-
غریب محله
لغتنامه دهخدا
غریب محله . [ غ َ م َ ح َل ْ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یخکش بخش بهشهر شهرستان ساری که در 24هزارگزی جنوب خاوری بهشهر قرار دارد. محلی کوهستانی و جنگلی است و هوای آن معتدل مرطوب است و سکنه ٔ آن 610 تن هستند که شیعه اند و به زبان مازندرانی و فارسی س...
-
جستوجو در متن
-
محله
لغتنامه دهخدا
محله . [ م َ ح َل ْ ل َ ] (ع اِ) کوی . برزن . یک قسمت از چندین قسمت شهر و یا قریه و یا قصبه . (ناظم الاطباء). محلت . قسمتی از قسمتهای شهری یا قریه ای . (یادداشت مرحوم دهخدا) : شهر قاهره را ده محله است ،و ایشان محله را حاره گویند. (سفرنامه ٔ ناصرخسرو ...
-
ولیانکوه
لغتنامه دهخدا
ولیانکوه . [ وَ ] (اِخ ) نام کوهی است قریب به شهر تبریز که محله ٔ باغ بیشه که در معنی باغ و بیشه بوده در آنجا واقع است . گویند از کثرت توقف اولیاء و فقراء به این نام معروف شده . (انجمن آرا) (آنندراج ).
-
دشتک
لغتنامه دهخدا
دشتک . [ دَ ت َ ] (اِخ ) گویند قریه ای است از قرای اصفهان ولی این قول صحیح نیست چه در اصفهان قریه ای بدین نام وجود ندارد. و برخی آنرا قریه ای در ری دانند. و نیز محله ای است در استراباد. (از معجم البلدان ) (از مراصد الاطلاع ). نام ولایتی است در فارس ق...
-
صاری یحیی
لغتنامه دهخدا
صاری یحیی . [ ی َح ْ یا ] (اِخ ) حافظ فخرالدین بن عثمان . وی از خطاطان مشهور و از محله ٔ طوپخانه ٔ استانبول است . قریب 15 جلد قرآن کریم نوشته و نیز آیات کریمه ای که در داخل درهای جنبی جامع نور عثمان است به خط او میباشد. وی بسال 1169 هَ . ق . درگذشت و...
-
نهاوند
لغتنامه دهخدا
نهاوند. [ ن َ / ن ِ وَ ] (اِخ ) شهر نهاوند در 130 هزارگزی مشرق کرمانشاه و 64 هزارگزی جنوب غربی ملایر واقع شده و مختصات جغرافیایی آن بشرح زیر است : طول 48 درجه و 22 دقیقه ، عرض 34 درجه و 12 دقیقه وارتفاع از سطح اقیانوس 1677 گز، اختلاف ساعت نهاوند با ت...
-
اسماعیل افندی
لغتنامه دهخدا
اسماعیل افندی . [ اِ اَ ف َ ] (اِخ ) چلبی زاده اسماعیل عاصم افندی . یکی از شیخ الاسلام های دوره ٔ سلطان مصطفی خان ثالث . وی پسر رئیس الکتاب کوچک چلبی افندی بود و در سنه ٔ1120 هَ . ق . از طرف شیخ الاسلام ابه زاده عبداﷲافندی به ریاست مدرسه رسید و سپس ب...