کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرهچی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
غره چی
لغتنامه دهخدا
غره چی . [ غ َ رَ / رِ ] (ص ) کولی . غربال بند. کوچ و بلوچ . چینگانه . قره چی . غرچه . لولی . حرامی . صورتی از غرچه است . رجوع به مدخل های مذکور شود. || مجازاً زنی که بسیار فریاد کند.
-
قره چی
لغتنامه دهخدا
قره چی . [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان خیاو واقع در 42 هزارگزی شمال خاوری خیاو و یک هزارگزی شوسه ٔ گرمی به اردبیل . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است . سکنه ٔ آن 348 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات . شغل اهال...