کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرناق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قرناق
لغتنامه دهخدا
قرناق . [ ق ُ ] (ترکی ، اِ) خدمتکار. (آنندراج ) (غیاث اللغات ). رجوع به قرنق شود.
-
واژههای همآوا
-
غرناق
لغتنامه دهخدا
غرناق . [ غ ِ ] (ع ص ) جوان سپید خوب صورت . (منتهی الارب ). غُرنَیق . غِرنیق . غُرنوق . غَرَونَق . غِرنَوق . غُرانِق .ج ، غَرانِق ، غَرانیق ، غَرانِقَة. (اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
قرنق
لغتنامه دهخدا
قرنق . [ ق ُ ن ُ ] (ترکی ، اِ) خدمتکار. کنیزک . (غیاث اللغات ) (از لطائف ) (آنندراج ). قُرناق .