کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرغوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قرغوی
لغتنامه دهخدا
قرغوی . [ ق ِ ] (ترکی ، اِ) قِرقی . پرنده ای است شکاری از جنس باز لیکن از باز کوچکتر است . (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
فرغو
لغتنامه دهخدا
فرغو. [ ف َ ] (اِ) مرغی کوچک مانند باز که به آن شکار کنند. اما بعضی با قاف صحیح دانسته اند و ترکی گفته اند. (رشیدی ). قِرغوی . قِرغی . رجوع به قرغوی و قرغی و نیز رجوع به فرغوی شود.
-
قرقی
لغتنامه دهخدا
قرقی . [ ق ِ ] (ترکی ، اِ) پرنده ای است شکاری . قِرغوی . باز. بازی .
-
فرغوی
لغتنامه دهخدا
فرغوی . [ ف ِ ] (اِ) مرغی است کوچک از جنس باشه که بدان شکار کنند و به ترکی قرغو گویند. (برهان ). در ترکی جغتایی قراغو به معنی باشه و چرغ پرنده ای شکاری است وفرغوی مصحف قرغوی است به قاف . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). فرغو. قرغوی . قرغی . رجوع به این مد...