کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرطبی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قرطبی
لغتنامه دهخدا
قرطبی . [ ق ِ طِب ْ با ] (ع اِ) نوعی از بازی . || نوعی از بند کُشتی . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
قرطبی
لغتنامه دهخدا
قرطبی . [ ق ُ طُ ] (اِخ ) احمدبن مردان . از دانشمندان است . وی از ابوعبداﷲ محمدبن عبدالملک و عبدالملک بن حبیب روایت کند. او به سال 289 هَ .ق . در اندلس وفات یافت . (انساب سمعانی ).
-
قرطبی
لغتنامه دهخدا
قرطبی . [ ق ُ طُ ] (اِخ ) اسحاق بن جابر. از دانشمندان است .وی به سال 263 هَ .ق . وفات یافت . (انساب سمعانی ).
-
قرطبی
لغتنامه دهخدا
قرطبی . [ ق ُ طُ ] (اِخ ) طاهربن عبدالعزیز رعینی اندلسی . وفات وی به سال 304 هَ .ق . اتفاق افتاد. (انساب سمعانی ).
-
قرطبی
لغتنامه دهخدا
قرطبی . [ ق ُ طُ ] (اِخ ) غریب بن سعید. طبیب کاتب اسرار عبدالرحمان سوم خلیفه و مستنصرباﷲ خلیفه در اندلس بود. وی بسال 946 م . کتاب «خلق الجنین و تدبیر الحبالی و المولود» را تألیف کرد. نسخه ٔ خطی این کتاب در اسکوریال است . (ذیل النمجد).
-
قرطبی
لغتنامه دهخدا
قرطبی . [ ق ُ طُ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲبن محمدبن عبدالبر، مکنی به ابوعبداﷲ. ازمحدثان است . وی به سال 283 هَ .ق . در قرطبه تولد یافت و به سال 341 هَ .ق . وفات کرد. (انساب سمعانی ).
-
قرطبی
لغتنامه دهخدا
قرطبی . [ ق ُ طُ با ] (اِخ ) شمشیر خالدبن ولید و سیف بن صامت از بنی جشم . (منتهی الارب ).
-
قرطبی
لغتنامه دهخدا
قرطبی . [ ق ُ طُ با ] (ع اِ) شمشیر. (منتهی الارب ).
-
قرطبی
لغتنامه دهخدا
قرطبی . [ ق ُ طُ بی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به قرطبة. (انساب سمعانی ). رجوع به قرطبة شود.
-
قرطبی
لغتنامه دهخدا
قرطبی . [ ق ُطُ ] (اِخ ) یحیی بن سعدون ازدی . از پیشوایان لغت و ادب است . در اقامت خود در اسکندریه پس از قرن پنجم هجری کتابها نوشت و به عراق و دمشق رفت و از دمشق به شهرهای آذربایجان مهاجرت کرد و در آنجا سکونت گزید. در قرائت و حدیث ، آرائی نیکو دارد. ...
-
قرطبی
لغتنامه دهخدا
قرطبی . [ق ُ طُ ] (اِخ ) یوسف بن عبداﷲ اندلسی حافظ. از دانشمندان بزرگ است و تألیفاتی دارد. وی از ابوعبداﷲ محمدبن عبدالملک رصافی و ابراهیم قرطبی روایت شنیده است .او به سال 287 هَ .ق . وفات یافت . (انساب سمعانی ).
-
واژههای مشابه
-
علی قرطبی
لغتنامه دهخدا
علی قرطبی . [ ع َ ی ِ ق ُ طُ ] (اِخ ) ابن احمدبن سعیدبن حزم بن غالب بن صالح بن خلف بن سفیان بن یزید فارسی اندلسی قرطبی یزیدی . مشهور به ابن حزم و مکنی به ابومحمد. رجوع به ابن حزم و علی بن احمد... شود.
-
علی قرطبی
لغتنامه دهخدا
علی قرطبی . [ ع َ ی ِ ق ُ طُ ] (اِخ ) ابن حموش بن محمدبن مختار قیروانی اندلسی قرطبی . رجوع به علی قیروانی شود.
-
علی قرطبی
لغتنامه دهخدا
علی قرطبی . [ ع َ ی ِ ق ُ طُ ] (اِخ ) ابن سلیمان بن احمدبن سلیمان انصاری قرطبی عباسی . مکنی به ابوالحسن . رجوع به علی انصاری شود.