کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قردامون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قردامون
لغتنامه دهخدا
قردامون . [ ق َ ] (معرب ، اِ) قردامن . || کرویای کوهی . (ناظم الاطباء). رجوع به قردامن شود.
-
جستوجو در متن
-
قردمانی
لغتنامه دهخدا
قردمانی . [ ق َ دَ نی ی ] (معرب ، اِ) گیاهی است شبیه بابونه متفرق شاخ کم برگ که کرویا نامندش ، یاکرویای براست . معرب قردامون لغت یونانی است یا رومی . (منتهی الارب ). و رجوع به قردمانة و قردمانا شود.
-
قردمانة
لغتنامه دهخدا
قردمانة. [ ق ُ دُ ن َ ] (معرب ، اِ)کرویای صحرایی است ، و آن را کرویای جبلیه و کرویای شامیه و کرویای رومیه و کرویای فارسیه نیز گویند، و بعضی گویند تخم بدران است و آن رستنیی باشد صحرایی به غایت بدبوی مانند ترب و بدین سبب آن را ترب صحرایی و تخم آن را تخ...