کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قران سعدین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قران سعدین
لغتنامه دهخدا
قران سعدین . [ ق ِ ن ِ س َ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مقارنه ٔ دو ستاره ٔ سعد مانند مشتری و زهره در برجی . (ناظم الاطباء). رجوع به قران شود.
-
واژههای مشابه
-
قرآن
لغتنامه دهخدا
قرآن . [ ق ُ ] (ع مص ) فراهم آوردن و گرد کردن چیزی را به چیزی . گویند: قَرَاءَ الشی ٔ قرآناً (از باب نصر و فتح ). || بچه دادن حامل . گویند: قرأت الحامل قرآناً؛ بچه داد آن حامل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || قرائت . قَرء. خواندن . (منتهی الارب )...
-
قرآن
لغتنامه دهخدا
قرآن . [ ق ُرْ ] (اِخ ) نام کتاب آسمانی مسلمانان که بر حضرت محمدبن عبداﷲ (ص ) پیامبر اسلام نازل گردید. و در لفظ قرآن اختلاف است . برخی گوینداسم علم غیرمشتق است و مخصوص است به کلام خدا و همزه جزء حروف اصلی آن نیست ، ابن کثیر چنین خوانده و از شافعی نیز...
-
غریب قرآن
لغتنامه دهخدا
غریب قرآن . [ غ َ ب ِ ق ُرْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به غریب القرآن شود.
-
هم قران
لغتنامه دهخدا
هم قران . [ هََ ق ِ ] (ص مرکب ) قرین . همنشین : رفیق خیل خیالیم و همنشین شکیب قرین آتش هجران و همقران فراق . حافظ. || هم ارزش : با ارزن است بیضه ٔ کافور همنشین با فرج استراست زر پاک هم قران . خاقانی . || نظیر. همانند. مانند : ز ژاژخایی هر ابلهی نرنجم...
-
تاوه قران
لغتنامه دهخدا
تاوه قران . [ وَ ق َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گل تپه فیض اﷲبیگی بخش مرکزی شهرستان سقز که در 6هزارگزی خاور سقز و 2هزارگزی جنوب رودخانه ٔ سقز واقع است . کوهستانی و سردسیر و 140 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و قنات و محصول آنجا غلات ولبنیات و توتون است ...
-
صاحب قران
لغتنامه دهخدا
صاحب قران . [ ح ِ ب ِ / ح ِ ق ِ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) آن مولود که وقت افتادن نطفه ٔ وی در رحم مادر، یا بوقت ولادت او قران عظمی باشد و برج قران در طالع بود. و بعضی گویند که در سال ولادت او زحل و مشتری راقران عظمی باشد و این نوع قران عظمی بعد از سالهای...
-
صاحب قران
لغتنامه دهخدا
صاحب قران . [ ح ِ ق ِ ] (اِخ ) (سید...) امام علی . وی از شعرای هندوستان بود و در اوائل قرن سیزدهم میزیست و در زمان نواب آصف الدوله به لکهنو رفت . سراسر اشعار او مشتمل بر هجو و هزل است . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
صاحب قران
لغتنامه دهخدا
صاحب قران . [ ح ِ ق ِ ] (اِخ ) رجوع به سلطان حسین بایقرا شود.
-
صاحب قران
لغتنامه دهخدا
صاحب قران .[ ح ِ ق ِ ] (اِخ ) رجوع به امیر تیمور گورکانی شود.
-
صاحب قران
لغتنامه دهخدا
صاحب قران .[ ح ِ ق ِ ] (اِخ ) رجوع به ناصرالدین شاه قاجار شود.
-
قاب قرآن
لغتنامه دهخدا
قاب قرآن . [ ب ِ ق ُرْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) از ترکی قاب به معنی ظرف + قرآن . کیسه گونه ای به قطع قرآن که قرآن را در وی جای دهند. پوششی از جامه یا چرم که قرآن را در آن جای میدهند.
-
قرآن فجر
لغتنامه دهخدا
قرآن فجر. [ ق ُرْ ن ِ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صلوة فجر. نماز بامداد : و قرآن الفجر اًن َّ قرآن َ الفجر کان مشهوداً. (قرآن 78/17).
-
قرآن فروخوردن
لغتنامه دهخدا
قرآن فروخوردن . [ ق ُرْ ف ُ خوَرْ / خُرْ دَ ] (مص مرکب ) قسم خوردن به مصحف . (مجموعه ٔ مترادفات ) : شانی به ترک عشق تو سوگند میخوردباور مکن اگر همه قرآن فروخورد. ملاشانی تکلو (از آنندراج ).|| جامه و قبای مصحف پوشیدن . (مجموعه ٔ مترادفات ).