کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قراجه قیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قراجه قیه
لغتنامه دهخدا
قراجه قیه . [ ق َ ج ِ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج مراغه . واقع در 17500گزی شمال باختری قره آغاج و 7000 گزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی و سکنه ٔ آن 295 تن است . آب آن از رودخانه ...
-
قراجه قیه
لغتنامه دهخدا
قراجه قیه . [ ق َ ج ِ ق َ ی َ ] (اِخ ) دهی از دهستان سراجو بخش مرکزی شهرستان مراغه . واقع در24هزارگزی جنوب خاوری مراغه و 5هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به سراسکند. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل و سکنه ٔ آن 314 تن است . آب آن از قنات و چشمه و محصول آ...
-
واژههای مشابه
-
قراجه ارباط
لغتنامه دهخدا
قراجه ارباط. [ ق َ ج ِ اَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان کله بوز بخش مرکزی شهرستان میانه . واقع در 18هزارگزی جنوب خاوری میانه و یکهزارگزی شوسه ٔ تبریز به میانه . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل و سکنه ٔ آن 149تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، پنبه...
-
قراجه قیونلو
لغتنامه دهخدا
قراجه قیونلو. [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) نام جائی است در کشور عثمانی . (معجم الانساب چ زامباور ج 2 ص 227).
-
قراجه محمد
لغتنامه دهخدا
قراجه محمد. [ ق َ ج ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان یکانات بخش مرکزی شهرستان مرند. واقع در 21هزارگزی شمال باختری مرند و 4000گزی شوسه ٔ مرند به خوی . موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل و سکنه ٔ آن 410 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، کرچک...
-
قراجه ملک
لغتنامه دهخدا
قراجه ملک . [ ق َ ج ِ م ُ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اوزومدل بخش ورزقان شهرستان اهر. واقع در 9هزارگزی شمال ورزقان و 8هزارگزی راه ارابه رو تبریز به اهر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل و سکنه ٔ آن 153 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی...
-
قراجه داغ
لغتنامه دهخدا
قراجه داغ . [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) رجوع به قره جه داغ شود.
-
قراجه ساقی
لغتنامه دهخدا
قراجه ساقی . [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) یکی از امیران اتابکان دربار سلجوقشاه است که سلطان سنجر حکومت بلاد فارس را به وی و سلجوقشاه تفویض کرد ولی سرانجام بدست سلطان سنجر به قتل رسید. رجوع به اخبارالدولة السلجوقیه چ لاهور ص 90، 100، 101، 105، 111 و 112 شود. جن...
-
قراجه قیا
لغتنامه دهخدا
قراجه قیا. [ ق َ ج ِ ] (اِخ )دهی جزء دهستان دودانگه ٔ بخش ضیأآباد شهرستان قزوین . در 20هزارگزی مغرب ضیأآباد و 18هزارگزی راه عمومی در کوهستان . موقع جغرافیایی آن سردسیر و سکنه ٔ آن 706 تن است . آب آن از چشمه سار و رود محلی و محصول آن غلات آبی و شغل ...
-
قراجه لر
لغتنامه دهخدا
قراجه لر. [ ق َ ج ِ ل َ ] (اِخ ) (قراجه میدانداغی ) دهی از دهستان کرم بخش ترک شهرستان میانه .واقع در 15هزارگزی خاور بخش 21000 گزی راه شوسه ٔ میانه به خلخال . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل وسکنه ٔ آن 125 تن است . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، ن...
-
قراجه لو
لغتنامه دهخدا
قراجه لو. [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان اهر.واقع در 16هزارگزی خاور اهر و 2000 گزی شوسه ٔ اهر به خیاو. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مایل به گرمی و مالاریایی و سکنه ٔ آن 4 تن است . آب آن از رودخانه ٔ اهرچای و محصول آن ...
-
قراجه لو
لغتنامه دهخدا
قراجه لو. [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان نازلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . واقع در 22500 گزی شمال خاوری ارومیه و 9000 گزی خاور شوسه ٔ ارومیه به شاهپور. موقع جغرافیائی آن جلگه ، معتدل مالاریائی و سکنه ٔ آن 280 تن است . آب آن از نازلوچای و چشمه و محص...
-
قراجه لی
لغتنامه دهخدا
قراجه لی . [ ق َ ج ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان کرانی شهرستان بیجار. واقع در 33000 گزی جنوب خاوری حسن آباد و 2000 گزی خاور راه فرعی بیجار. کوهستانی ، سردسیر و سکنه ٔ آن 100 تن است . آب آن از چشمه ٔ لب شور، محصول آنجا غلات ، لبنیات ،شغل اهالی زراعت و گله ...
-
قراجه فضل ا
لغتنامه دهخدا
قراجه فضل ا. [ ق َ ج ِ ف َ لُل ْ لاه ] (اِخ ) دهی جزء دهستان یکانات بخش مرکزی شهرستان مرند. واقع در 30هزارگزی شمال باختری مرند و 6هزارگزی شوسه ٔ خوی به مرند. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل و سکنه ٔ آن 505 تن است . آب آن از رودخانه و قنات و محصول آن غ...