کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرائت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قرائت
لغتنامه دهخدا
قرائت . [ ق ِ ءَ ] (ع مص ) قرائة. رجوع به قرائة شود. خواندن . || خواندن قرآن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
قرائت کردن
لغتنامه دهخدا
قرائت کردن . [ ق ِ ءَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خواندن . (ناظم الاطباء).
-
قرائت خانه
لغتنامه دهخدا
قرائت خانه . [ ق ِ ءَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جائی که برای قرائت و مطالعه آماده شده است . اطاقی است در کتابخانه های عمومی برای مطالعه کنندگان .
-
جستوجو در متن
-
اسطار
لغتنامه دهخدا
اسطار. [ اِ ] (ع مص ) درگذشتن از سطری : اسطر اسمی ؛ درگذشت از سطری که در آن نام من است . (از منتهی الارب ). || خطای سطر کردن در قرائت : اسطر فلان فی قرأته ؛ خطای سطر کرد در قرائت خود. (منتهی الارب ). خطا کردن در قرائت . اخطاء.
-
صالح
لغتنامه دهخدا
صالح . [ ل ِ ] (اِخ ) ابن عاصم ناقط. وی از کسائی روایت کند لیکن بر وی قرائت نکرده و اندکی از قرائت را یحیی بن آدم از وی روایت کند. (الفهرس ص 45).
-
زابی
لغتنامه دهخدا
زابی . (اِخ ) موسی ازعلمای حدیث و قرائت بوده و روایاتی در قرائت دارد. وی منسوب به زاب اعلی یا زاب اسفلی است که بین بغدادو واسط واقع است . (معجم البلدان ) (انساب سمعانی ).
-
لحان
لغتنامه دهخدا
لحان . [ ل َح ْ حا ] (ع ص ) آنکه خطا کند در اِعراب و قرائت . آنکه بسیار لحن آرد در کلام . خطاکننده ٔ در قرائت . لحانة. (منتهی الارب ).
-
پاله اگرافی
لغتنامه دهخدا
پاله اگرافی . [ ل ِ اُ ] (فرانسوی ، اِ) علم قرائت خطوط باستانی .
-
خوندن
لغتنامه دهخدا
خوندن . [ خ ُ دَ ] (مص ) خواندن . قرائت کردن . (ناظم الاطباء). رجوع به خواندن شود.
-
قرائة
لغتنامه دهخدا
قرائة. [ ق ِ ءَ ] (ع مص ) خواندن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خواندن قرآن . (منتهی الارب ). تهانوی گوید: قرائت علمی است که در آن از صورتهای نظم کلام خدای تعالی از جهت وجوه اختلافات متواتره بحث میکند و مبادی آن مقدمات تواتری است . قرائت نیز از ...
-
طبسی
لغتنامه دهخدا
طبسی . [ طَ ب َ ] (اِخ ) عبدالرزاق بن محمد طبسی ، مکنی به ابوبکر. سمعانی آرد: وی در نزد مشایخ حدیث قرائت میکرد و دیگران را بهره مند میساخت و قرائت وی صحیح بوده است . من صحیحین را به قرائت وی از امام محمدبن فضل فرا وی سماع کردم و به روایت از ابوالفضل ...
-
قراء سبعه
لغتنامه دهخدا
قراء سبعه . [ ق ُرْ را ءِ س َ ع َ / ع ِ ](اِخ ) مراد از قراء سبعه ، امامان مشهور قرأات هستند که در تنظیم قرآن و نقطه گذاری آن و تجوید قرائت ازجهت اعراب و بنا و ملاحظه ٔ مد و ادغام و فصل و وصل ونظایر اینها به مذهب آنان تمسک میشود. نزول قرآن به هفت حر...
-
کتاب دوستی
لغتنامه دهخدا
کتاب دوستی . [ ک ِ ] (حامص مرکب ) علاقه ٔ مفرط به حفظو قرائت کتاب . (فرهنگ فارسی معین ). عمل کتاب دوست .