کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قتاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قتاد
لغتنامه دهخدا
قتاد. [ ق َ ] (اِخ ) (ذات ...) موضعی است . (منتهی الارب ).
-
قتاد
لغتنامه دهخدا
قتاد. [ ق َ ] (ع اِ) درختی است سخت خارناک .ج ، اقتاد. اَقتُد. قتود. (منتهی الارب ) (آنندراج ).- امثال :من دونه خرطالقتاد . (منتهی الارب ). درخت سختی است که خار آن مانند سوزن و این نوع را اعظم خوانند و در مثل است : من دونه خرطالقتاد؛ یعنی خرط قتاد از...
-
قتاد
لغتنامه دهخدا
قتاد. [ ق َ / ق ُ ] (اِخ ) موضعی است مر بنی سلیم را. (منتهی الارب ).
-
جستوجو در متن
-
قتادة
لغتنامه دهخدا
قتادة. [ ق َ دَ ] (ع اِ) یک درخت قتاد. (منتهی الارب ). رجوع به قتاد شود.
-
مسواک العباد
لغتنامه دهخدا
مسواک العباد. [ م ِس ْ کُل ْ ع ِ ] (ع اِ مرکب ) قتاد. گون . (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به قتاد و گون شود.
-
اقتد
لغتنامه دهخدا
اقتد. [ اَ ت ُ ] (ع اِ) ج ِ قُتاد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به قتاد شود.
-
قتادی
لغتنامه دهخدا
قتادی . [ ق ُ دا ] (ع ص ) ابل ٌقُتادی ̍؛ شتران دردگین شکم از خوردن قتاد. (منتهی الارب ). شترانی که از خوردن قتاد درد شکم گرفته باشند.(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به قتاد شود.
-
طراحا
لغتنامه دهخدا
طراحا. [ ] (اِ) به سریانی صمغ قتاد است که کتیرا نامند. (فهرست مخزن الادویه ).
-
طرماسیا
لغتنامه دهخدا
طرماسیا. [ ] (معرب ، اِ) به سریانی صمغ قتاد است که کتیرا نامند.
-
مسواک المسیح
لغتنامه دهخدا
مسواک المسیح . [ م ِس ْ کُل ْ م َ ] (ع اِ مرکب ) نوع بزرگ نوارِس است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع به نوارس شود. || گون . قتاد. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به گون و قتاد شود.
-
اقتاد
لغتنامه دهخدا
اقتاد. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ قتاد و آن درختی است سخت خارناک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || ج ِ قَتَد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بمعنی چوب پالان .(آنندراج ) (منتهی الارب ). رجوع به قتاد و قتد شود.
-
طرعمیسا
لغتنامه دهخدا
طرعمیسا. [ طَ ع َ ] (معرب ، اِ) به سریانی یا به یونانی صمغ قتاد است که کتیرا باشد. (فهرست مخزن الادویة).
-
قتود
لغتنامه دهخدا
قتود. [ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ قتاد. (منتهی الارب ). || ج ِ قَتَد. چوب پالان . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
منفل
لغتنامه دهخدا
منفل . [ م ُ ف ِ ] (ع ص ) غنیمت دهنده . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || تبرگیرنده جهت بریدن قتاد، شتر را. (آنندراج ). آنکه تبر می گیرد تا درخت قتاد برای شتران ببرد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به اِنفال شو...