کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قبایل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قبایل
لغتنامه دهخدا
قبایل .[ ق َ ی ِ ] (ع اِ) قبائل . ج ِ قبیله . قبیله ها. گروه ها. (غیاث ). دودمانها. رجوع به قبائل شود : الا ای آفتاب جاودان تاب اساس ملکت وشمع قبایل .منوچهری .
-
جستوجو در متن
-
شامی
لغتنامه دهخدا
شامی .[ ] (اِخ ) تیره ای است از قبیله ٔ حسنة (احسنة). و آن یکی از قبایل سوریه است . (از معجم قبایل العرب ).
-
شیبة
لغتنامه دهخدا
شیبة. [ ش َ ب َ ] (اِخ )از قبایل یمن بجوار لحیة. (از معجم قبایل العرب ).
-
بیضان
لغتنامه دهخدا
بیضان . (اِخ ) فخذی از بنی یوسی از زهران از قبایل بزرگ عسیر معروف به اهل بیضان . (از معجم قبایل العرب ).
-
پارسوآ
لغتنامه دهخدا
پارسوآ. (اِخ ) نام قبایل پارس َ در کتیبه های آشوری .
-
شتیویین
لغتنامه دهخدا
شتیویین . [ ش َ تی وی یی ] (اِخ ) نام قبیله ای است از محمودیین از حجایا که یکی از قبایل شرقی اردن هاشمی است . (از معجم قبایل العرب ج 2 ص 582).
-
شجر
لغتنامه دهخدا
شجر. [ ش َ ج َ ] (اِخ ) بطنی است معروف به ابی شجر از حرب . یکی از قبایل دوما و یکی از فرمانداریهای تابع استانداری دمشق . (از معجم قبایل العرب ج 2).
-
عامر
لغتنامه دهخدا
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) یکی از قبایل عشیرالکبیرة است . (از معجم قبائل العرب ).
-
آل امیر
لغتنامه دهخدا
آل امیر. [ ل ِ اَ ] (اِخ ) نام تیره ای از طایفه ٔ بکش از قبایل ممسنی .
-
رحب
لغتنامه دهخدا
رحب . [ رَ ] (اِخ ) نام پدر قبیله ای است از قبایل همدان . (آنندراج ).
-
سرمت
لغتنامه دهخدا
سرمت . [ س َ م َ ] (اِخ ) قبایل مختلف چادرنشین بوده اند. رجوع به سارمات شود.
-
شجع
لغتنامه دهخدا
شجع. [ ش َ ] (اِخ ) نام قبیله ای است از عذرة. (از معجم قبایل العرب ج 2).
-
شیبان
لغتنامه دهخدا
شیبان . [ ش َ] (اِخ ) بطنی از بنی سلیم . (از معجم قبایل العرب ).
-
قلجیة
لغتنامه دهخدا
قلجیة. [ ] (اِخ ) یکی از قبایل ترک . رجوع به نخبةالدهر دمشقی ص 363 شود.