کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاله قاله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قاله قاله
لغتنامه دهخدا
قاله قاله . [ ل َ ل َ ] (اِ مرکب ) در اصل قال قال بصیغه ٔ ماضی است و چون در شعر فارسی حرف آخر متحرک نمی آید جهت اظهار حرکت لام هاء به آن لاحق کرده و چنین استعمال نموده اند. (آنندراج ). قال قال . منازعة. مناقشة. (ناظم الاطباء) : رسوائی میرک کبابی عالم...
-
واژههای مشابه
-
قالة
لغتنامه دهخدا
قالة. [ ل َ ] (ع اِ) گفتار. سخن . گفتگو. || گفتگوی در شر. || زبان آوری در گفتار. (ناظم الاطباء).
-
قالة
لغتنامه دهخدا
قالة. [ ل َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قائل . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). رجوع به قائل شود.
-
جستوجو در متن
-
ذولغوة
لغتنامه دهخدا
ذولغوة. [ ] (اِخ ) اکبربن زیدبن معاویةبن دومان قاله ابوعل الاثرم . (حاشیه ٔ المرصع). ابوکری بن زیدبن سعیدبن خصیب بن ابی کرزبن زرعةبن ابی لغوة. قاله الکلبی . (المرصع ابن الاثیر). در لغت نامه های دیگر «ذولغوة» دیده نشد.
-
ذوالخذمة
لغتنامه دهخدا
ذوالخذمة. [ ذُل ْ خ َ ذَ م َ ] (اِخ ) لقب عامربن معبدبن عامربن ملوح است . قاله ابن الکلبی . (از المرصع).
-
ذوالجبین
لغتنامه دهخدا
ذوالجبین . [ ] (اِخ ) لقب عمروبن ربیعةبن عمرو. قاله ابن الکلبی . (از المرصع ابن الاثیر).
-
ذوفناخ
لغتنامه دهخدا
ذوفناخ . [ ] (اِخ ) لقب ابن عبدشمس بن وائل بن قطن . قاله الاثرم . (از حاشیه ٔ المرصع خطی پر غلط).
-
ذومعاهر
لغتنامه دهخدا
ذومعاهر. [ م ُ هَِ ] (اِخ ) لقب پادشاهی از حمیر. حسان بن تبع. قاله ابن الکلبی . (از حاشیه ٔ المرصع خطی ).
-
ذوترجم
لغتنامه دهخدا
ذوترجم . [ ] (اِخ ) لقب ابن وائل بن لعورةبن قطن .قاله ابو علی الاثرم . (نقل از حاشیه ٔ المرصع خطی ).
-
ذومر
لغتنامه دهخدا
ذومر. [ ] (اِخ ) ابن وائل بن غوث بن قطن . قاله ابوعل الاثرم . در المرصع ابن الاثیر این نام بدین صورت بی هیچ شرحی آمده است .
-
صائغ افریقی
لغتنامه دهخدا
صائغ افریقی . [ ءِ غ ِ اِ ] (اِخ ) محدث است . سمعانی گوید: الصائغ الافریقی رجل معروف و قد روی . قاله ابن یونس .
-
ذوالرمحین
لغتنامه دهخدا
ذوالرمحین . [ ذُرْ رُ ح َ ] (اِخ ) لقب مالک بن ربیعةبن عمروبن عامر که با دو نیزه و دو دست مبارزت می کرد. قاله الکلبی . (از حاشیه ٔ المرصع خطی پرغلط).
-
ذوالشامة
لغتنامه دهخدا
ذوالشامة. [ ذُش ْشا م َ ] (اِخ ) لقب محمدبن عمر ابوقطیفةبن ولیدبن عقبة. (قاله هشام الکلبی نقل از حاشیه ٔ المرصع خطی ).