کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاع السفينة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شوره قاع
لغتنامه دهخدا
شوره قاع . [ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) شوره زار. شوره زمین : نه روشن دلی آید از تیره اصلی نه نیلوفری روید از شوره قاعی .خاقانی .
-
قاع صفصف
لغتنامه دهخدا
قاع صفصف . [ ع ِ ص َ ص َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بیابان مستوی : فیذرها قاعاً صفصفاً لاتری فیها عوجاً و لا امتا. (قرآن 106/20 و 107).عنبر اشهب روید اگر از گیسوی اوتای یک موی ببخشند به قاع صفصف . سوزنی .نسف از فر خرامیدن تو یافت کنون فرّ فردوس اگر بو...
-
قاع موحوش
لغتنامه دهخدا
قاع موحوش . [ ع ِ م َ ] (اِخ )موضعی است در یمامه . یحیی بن طالب گوید : بعدنا و بیت اﷲ عن ارض قرقری و عن قاع موحوش و زدنا علی البعد.و نیز در این شعر که درباره ٔ سرزمین قرقری شاعری دیگر سروده قاع موحوش را اراده کرده است : ایا اثلاث القاع من بطن توضح حن...
-
قاع النقیع
لغتنامه دهخدا
قاع النقیع. [ عُن ْ ن َ ] (اِخ ) نام موضعی است در دیار سُلَیم که گروهی از شاعران در شعرهای خود از آن یاد کرده اند. (معجم البلدان ج 7 ص 15).