کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاعف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قاعف
لغتنامه دهخدا
قاعف . [ ع ِ ] (ع ص ) باران درشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). باران سخت چنانکه پوست از روی زمین ببرد. (مهذب الاسماء).
-
واژههای همآوا
-
قائف
لغتنامه دهخدا
قائف . [ ءِ ] (ع ص ) قیافه شناس ، آنکه درفرزند نگرد تا به پدر ماند یا نه . || پی بر. (مهذب الاسماء). پی شناس . ج ، قافه . (منتهی الارب ).
-
قعاف
لغتنامه دهخدا
قعاف . [ ق ُ ] (ع ص ) سیل سخت که همه را ببرد. (منتهی الارب ). سیل قعاف ؛ سیل قحاف . (اقرب الموارد).