کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاطمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قاطمه
لغتنامه دهخدا
قاطمه . [ م َ / م ِ ] (ترکی ، اِ) رسن از موی . رجوع به قاتمه شود.
-
واژههای همآوا
-
قاتمه
لغتنامه دهخدا
قاتمه . [ م َ /م ِ ] (ترکی ، اِ) رشته ای از موی خشن بافته . طنابی است از موی . بز مو. تاب . ثناء. ثنایه . رجوع به همین کلمه شود. نوعی رسن از پشم خشن تافته باریکتر از طناب .