کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قاری زیات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قاری زیات
لغتنامه دهخدا
قاری زیات . [ زَی ْ یا ] (اِخ ) حمزةبن حبیب بن عمارةبن اسماعیل قاری کوفی ، مکنی به ابوعماره و مشهور به زیات . از اهل قبیله ٔ تمیم یکی از قراء سبعه و از یاران و شیعیان حضرت صادق (ع ) بوده و اصول تجوید و قرائت را از آن امام و از اعمش یاد گرفته و خلاد و...
-
واژههای مشابه
-
نظام قاری
لغتنامه دهخدا
نظام قاری . [ ن ِ م ِ ] (اِخ ) محمود یزدی ، شاعر البسه . رجوع به نظام الدین قاری شود.
-
سلام قاری
لغتنامه دهخدا
سلام قاری . [ س َ م ِ ] (اِخ ) مکنی به ابی المنذر. و اصحاب عدل او را ابوالمدبر نامیدندی . او از متکلمین مجبره است . وقتی غلام و کنیزک خویش را در کاری ناشایست یافت وگفت وای برشما این چیست !! غلام گفت قضائی از خدای متعال . سلام گفت چون تو را بقضا و قدر...
-
علی قاری
لغتنامه دهخدا
علی قاری . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) ابن سلطان محمد هروی قاری حنفی . مکنی به نورالدین . عالم قرن دهم و یازدهم هَ . ق . رجوع به قاری و به مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 100. فهرس المؤلفین بالظاهریة. خلاصةالاثر محیی ج 3 ص 185. البدر الطالع شوکانی ج 1 ص 4...
-
قاری ابله
لغتنامه دهخدا
قاری ابله . [ اَ ل َه ْ ] (اِخ ) شیخ علی . وی در تجوید و قرائت قرآن مجید و حفظ آن عجیب بود،چنانکه هر سوره را که اراده کردی از اول به آخر و بالعکس از آخر به اول آن همه را بدون کم و زیاد خواندی و با اینهمه مبتلای بلاهت و سفاهت و بازیچه ٔ دست اطفال بودی...
-
قاری بغدادی
لغتنامه دهخدا
قاری بغدادی . [ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابومحمد جعفربن احمدبن حسین بن احمدبن جعفر سراج معروف به قاری بغدادی . از قراء است . ابن عساکر گوید: وی از بزرگان علماء در حدیث و قرائت و نحو و لغت و عروض بود در بغداد به دنیا آمد و به مکه و شام و مصر سفر کرد و به صور ...
-
قاری تبریزی
لغتنامه دهخدا
قاری تبریزی . [ ی ِ ت َ ] (اِخ ) ملا مصطفی بن ابراهیم مشهدی . از افاضل قراء اواخر قرن یازدهم هجرت که به سال 1007 در حوالی تبریز متولد و در حدود 1080 هَ . ق . وفات یافت . تألیفاتی در علم تجوید دارد. از اوست :1- ارشاد القاری در بیان قرائت عاصم کوفی به...
-
قاری قشلاقی
لغتنامه دهخدا
قاری قشلاقی . [ ق ِ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان خروسلو بخش گرمی شهرستان اردبیل . در 50هزارگزی باختر گرمی و 30هزارگزی شوسه ٔ گرمی به اردبیل و در جلگه واقع است . هوای آن گرمسیری است و 64 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراع...
-
قاری آب
لغتنامه دهخدا
قاری آب . (اِخ ) نقطه ای است در شمال نیم بلوک فخر عمادالدین در استرآباد. (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 113).
-
قاری الحدیث
لغتنامه دهخدا
قاری الحدیث . [ رِل ْ ح َ ] (اِخ ) عبدالصمدبن ابراهیم بن خلیل ، مکنی به ابواحمد و ملقب به جمال الدین قاری الحدیث . محدث ، حافظ جلیل القدر کثیرالروایه از محدثین عامه و از مشایخ روایت چهل گانه ٔ شهید اول است . شهید تمامی اخبار و روایات و مصنفات عامه را...
-
ملاعلی قاری
لغتنامه دهخدا
ملاعلی قاری . [ م ُل ْ لا ع َ] (اِخ ) رجوع به علی بن سلطان محمد و علی قاری شود.
-
نظام الدین قاری
لغتنامه دهخدا
نظام الدین قاری . [ ن ِ مُدْ دی ن ِ ] (اِخ )محمود یزدی ملقب به نظام الدین و مشهور به شاعر البسه . از شاعران قرن نهم است . وی به تقلید ابواسحاق معروف به بسحاق اطعمه (که توصیف طعامها را موضوع شاعری کرده بود) توصیف انواع جامه ها را موضوع شعر خویش قرار د...
-
قاری مزرعه سی
لغتنامه دهخدا
قاری مزرعه سی . [ م َ رَ ع َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان ارشق بخش مرکزی شهرستان مشکین شهر در 42هزارگزی شمال خیاو و 8هزارگزی شوسه ٔ گرمی به اردبیل . هوای آن کوهستانی و معتدل است . 105 تن سکنه دارد. آب آن از چشمه است . محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زر...