کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قارقار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قارقار
لغتنامه دهخدا
قارقار. (اِ صوت ) نعب . نعیب . حکایت صوت کلاغ . آوای کلاغ . اسم آواز کلاغ . || (اِ) در زبان کودکان کلاغ .
-
واژههای همآوا
-
غارغار
لغتنامه دهخدا
غارغار. (اِ صوت ) حکایت صوت کلاغ .- غارغار کردن کسی را ؛ به جماعت او را نکوهش کردن (و غالباً به ناحق ).
-
جستوجو در متن
-
اسپاروت
لغتنامه دهخدا
اسپاروت . [ ] (اِخ ) موضعی در جنوب غربی قارقار.
-
طاوق
لغتنامه دهخدا
طاوق . [ ] (اِخ ) شهری است در جنوب قارقار واقع در بلاد ترکیه .
-
کاغ کاغ
لغتنامه دهخدا
کاغ کاغ . (اِ صوت ) بانگ و آواز کلاغ را گویند. (برهان ) (غیاث اللغة). بانگ و مشغله ٔ کلاغ . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نسخه ٔ نخجوانی ) (اوبهی ). بانگ کلاغ . (جهانگیری ) (ناظم الاطباء). نعیب . قارقار : ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ کوه و بیشه جای کر...
-
کلاغ
لغتنامه دهخدا
کلاغ . [ ک َ ] (اِ) معروف است و آن را زاغ دشتی هم می گویند. (برهان ) (آنندراج ). غراب . (ترجمان القرآن ). ابوزاجر. (دهار). قلاق . (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی ). زاغ . غراب .(زمخشری ). بمعنی زاغ در غیاث و بهار عجم بالضم آمده ... (آنندراج ). ابوالقعقاع ...